شمارهٔ ۲۰
باز بیدین و دلم کرد شبیّ و سحری
از خم زلف فروغ رخ زرّینکمری
بیمحابا به سر زلف بلائی، ستمی
بیتکلف به لب لعل، قضائی، قدری
شعلهای، برقی، تابی، شرری، تیغزنی
آتشی، آبی، روحی، خردی، تاجوری
پرتوی، نوری، حوری، قمری، خورشیدی
شاهدی، شوخی، شنگی، شغبی، خوش سیری
ساحری، تندی، جادوفکنی، خیرهکشی
فتنهای، مستی، لشکرشکنی، عشوهگری
حاصل صیت امامی ز حصول غم توست
بیدلی، شیفتهای، سوختهای، بیسپری
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز بیدین و دلم کرد شبیّ و سحری
از خم زلف فروغ رخ زرّینکمری
هوش مصنوعی: دوباره بیدین شدم و دلم به یاد شب و سحر، از خم زلف زیبای کسی که چهرهاش درخشان و کمرش زرین است، پر شده است.
بیمحابا به سر زلف بلائی، ستمی
بیتکلف به لب لعل، قضائی، قدری
هوش مصنوعی: با دل و جرأت به سادگی به سر زلف یک زیبایی میروم، و بدون هیچ ملاحظهای بر لب سرخ آن، به نوعی ظلم میکنم که ناگزیر از آن هستم.
شعلهای، برقی، تابی، شرری، تیغزنی
آتشی، آبی، روحی، خردی، تاجوری
هوش مصنوعی: این عبارت توصیفهایی است از ویژگیها و حالتهای مختلفی که ممکن است در یک موجود یا احساسات وجود داشته باشد. به نوعی، نشاندهنده تنوع و شدت احساسات یا شخصیتهاست. به عبارتی دیگر، میتوان گفت که این مفهوم به تجلیات مختلفی از انرژی یا روح زندگی اشاره دارد که به شکلهای گوناگون بروز میکند.
پرتوی، نوری، حوری، قمری، خورشیدی
شاهدی، شوخی، شنگی، شغبی، خوش سیری
هوش مصنوعی: تو همانی که همچون نور و روشنایی درخشان هستی، زیبایی و جاذبهات همچون یک فرشته است. شگفتی و شادابیات برای من مانند یک شب تابان و خورشید درخشان است. وجود تو مایهی خوشحالی و زندگی من است.
ساحری، تندی، جادوفکنی، خیرهکشی
فتنهای، مستی، لشکرشکنی، عشوهگری
هوش مصنوعی: ساحری، تندی، جادوگری و خیره کردن انسانها، همه از عناصری هستند که به ایجاد فتنه و مستی میانجامند. همچنین، لشکر شکنی و عشوهگری هم به نوعی بازی با احساسات و جذب کردن دیگران محسوب میشود.
حاصل صیت امامی ز حصول غم توست
بیدلی، شیفتهای، سوختهای، بیسپری
هوش مصنوعی: حضور و شهرت امام به خاطر درد و غم توست. تو به شدت دلتنگ و عاشق هستی و بدون هیچ گونه حمایتی در حال سوختن هستی.