شمارهٔ ۸ - در رثاء فخرالملک
صاحب شرق چو از صدر وزارت برخاست
ای فلک بیش مکن دور که بادی کم و کاست
ای ملوک از در غیرت به جهان در نگرید
که جهان بی نظر صدر جهان چاه بلاست
ای اکابر، زره جور فلک برخیزید
کز سرش سایه خورشید اکابر برخاست
ای صدور از در دستور جهان دشمن کاه
باز گردید که در بارگه خواجه عزاست
ای افاضل که بپرسید ز حجاب که، کو
مسند خواجه کز آسیب پناه فضلاست
ای خلایق همه یکباره بر آرید خروش
کافتاب فلک سلطنت امروز کجاست
صاحب شرق چرا بار ندادست امروز
کاسمان را بیقین قامت ازین بار دوتاست
شمس دین، داور و دستور جهان، فخرالملک
کاسمان خاک زمین است و درش اوج سماست
ای بدرگاه خداوند جهان رفته، جهان
بی شکوهت بروان تو که بی فر و بهاست
خلق را تا خبر مرگ تو آگاهی داد
کاسمان باز همان کینه کش حادثه زاست
بر سر کوی بلا بازوی بیداد قویست
در بر ملک جهان پیرهن داد قباست
دامن چرخ پر از اشک کواکب، هر شب
بهر آنست کز این واقعه در عین بکاست
شمارهٔ ۷ - در مدح شمس الدین صاحب دیوان: آنکه بر تخت مکرمت شاهستشمارهٔ ۹ - در مدح شرف الدین مظفر: فکر بکرم چو روی بنماید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صاحب شرق چو از صدر وزارت برخاست
ای فلک بیش مکن دور که بادی کم و کاست
هوش مصنوعی: زمانی که سرمايهدار شرق از موقعيت وزارت خود پایین آمد، ای آسمان، بیشتر از این نچرخ که حالا همه چیز بهخوبی و آرامی پیش میرود.
ای ملوک از در غیرت به جهان در نگرید
که جهان بی نظر صدر جهان چاه بلاست
هوش مصنوعی: ای پادشاهان، با نگاهی پر از غیرت به دنیا نگاه کنید زیرا اگر بدون درک و توجه به آن بنگرید، دنیا همچون چاهی پر از درد و مصیبت است.
ای اکابر، زره جور فلک برخیزید
کز سرش سایه خورشید اکابر برخاست
هوش مصنوعی: ای بزرگان، زره سنگین آسمان را به دوش بگذارید، زیرا که سایهی خورشید بر سر شما نیز برمیخیزد.
ای صدور از در دستور جهان دشمن کاه
باز گردید که در بارگه خواجه عزاست
هوش مصنوعی: ای کسی که به دستور جهان از در وارد میشوی، برگرد به خاطر اینکه در بارگاه آقای بزرگ، جلال و شکوه وجود دارد.
ای افاضل که بپرسید ز حجاب که، کو
مسند خواجه کز آسیب پناه فضلاست
هوش مصنوعی: ای اهل فضل و دانش، شما که درباره حجاب و پرده سؤال میکنید، بدانید که جایی که کسی به او پناه ببرد و از آسیبها در امان باشد، همان مقام و منزلت بزرگ است که خواجه (رئیس و مقامدار) در آن قرار دارد.
ای خلایق همه یکباره بر آرید خروش
کافتاب فلک سلطنت امروز کجاست
هوش مصنوعی: ای مردم! همگی با هم فریاد بزنید و اعلام کنید که امروز کجای این دنیا سلطنت و فرمانروایی آفتاب است.
صاحب شرق چرا بار ندادست امروز
کاسمان را بیقین قامت ازین بار دوتاست
هوش مصنوعی: چرا امروز هیچ چیز از جانب شرق به آسمان نیامده است؟ به یقین، علت این سکوت این است که بار سنگینی بر دوش داشته است.
شمس دین، داور و دستور جهان، فخرالملک
کاسمان خاک زمین است و درش اوج سماست
هوش مصنوعی: شمس دین، قاضی و سرپرست جهان، بزرگترین مقام در زمین است، و در عین حال جایگاه او در عرش آسمانها قرار دارد.
ای بدرگاه خداوند جهان رفته، جهان
بی شکوهت بروان تو که بی فر و بهاست
هوش مصنوعی: ای کسی که به درگاه خدا رفتهای، جهان بدون شکوه و ارزش تو به روندی ادامه میدهد که بیفروغ و بیارزش است.
خلق را تا خبر مرگ تو آگاهی داد
کاسمان باز همان کینه کش حادثه زاست
هوش مصنوعی: مردم تا زمانی که از مرگ تو خبر دارند، باید بدانند که آسمان همچنان پر از کینه و دشمنی است و هیچ اتفاقی تغییر نمیکند.
بر سر کوی بلا بازوی بیداد قویست
در بر ملک جهان پیرهن داد قباست
هوش مصنوعی: در مسیر دشواریها، نیروی ظلم و ستم بسیار قدرتمند است و بر فراز سرزمینهای جهانی، بیعدالتی و ناعدالتی در لباس قدرت و سلطهای بزرگ نمایان است.
دامن چرخ پر از اشک کواکب، هر شب
بهر آنست کز این واقعه در عین بکاست
هوش مصنوعی: هر شب آسمان پر از اشک ستارههاست، چرا که به خاطر این اتفاق غمانگیز در حال فروکش کردن است.