گنجور

شمارهٔ ۷ - در مدح شمس الدین صاحب دیوان

آنکه بر تخت مکرمت شاهست
شمس دین و دول شهنشاهست
رضی الملک کز دقایق غیب
منهی نوک کلکش آگاهست
آنکه تا روز، روز دولت اوست
شب بیدولتی سحر گاهست
آنکه تا عدل، عدل شامل اوست
کهربا در حمایت کاهست
از سر کلک او سخا گوئی
در سقنقور قوه با هست
غلطم، کافتاب همت او
بر تر از اوج ماسوی اللهست
ای بزرگی که شاه جاه ترا
افسر ماه و پایه ی جا هست
وی سخا گستری که اطلس چرخ
بر قد همت تو کوتاهست
جام گیتی نماست از چه تراست
آسمان در پناه درگاهست
آفتابیست، کافتاب سپهر
ز اقتباس فروغ او، ماهست
گوئی از یاد بزم و ساغر تو
باده شادی فزا و غم کاهست
گوئی از حرض بذل و گاه سخا
معطی دست تو عطا خواهست
لفظ عذب تو در نظام جهان
رونق ملک و زیور جاهست
نوک کلک تو در معانی جود
سلب اقران و نفی اشیا هست
دین پناها بهر نفس که زند
گرچه دشمنت ناله و آهست
شاه انجم که مرکب و بنه اش
شش سوارند و هفت خرگاهست
با سپه دار آسمان، که ازو
مرگ آشفته در کمین گاهست
گوید احکام ما و جنبش او
محض اجبار و عین اکراهست
طبع من گرچه مدحت تو در او
یونس و حوت و، یوسف و چاهست
آن درختیست بارور که ترا
ذکر باقی ازو در افواهست
میوه اش نارسیده می برسد
زانکه بی برگ و بر سر راهست
در دوم مرتبت ز روی حساب
تا توان گفت پنج پنجاهست
شادمان زی که سال عمر ترا
مدت چرخ روزی از ما هست
بود مأمور تو جهان تا بود
هست محکوم تو جهان تا هست
که سخای تو و تلکم خصم
صدمت شیر و کید روباهست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکه بر تخت مکرمت شاهست
شمس دین و دول شهنشاهست
هوش مصنوعی: کسی که بر بالای جایگاه بزرگ و محترم نشسته است، نور دین و مایه افتخار کشور است.
رضی الملک کز دقایق غیب
منهی نوک کلکش آگاهست
هوش مصنوعی: پادشاهی که از جزئیات پنهان آگاهی دارد، هرگز از نوک قلمش دور نمی‌شود.
آنکه تا روز، روز دولت اوست
شب بیدولتی سحر گاهست
هوش مصنوعی: آن کسی که تا زمانی که روز به خوبی برای اوست، در شب بی‌خبر از خوبی‌ها و نعمت‌هاست، در سحرگاهان نیز در حال انتظار و بی‌خبر از آینده‌اش به سر می‌برد.
آنکه تا عدل، عدل شامل اوست
کهربا در حمایت کاهست
هوش مصنوعی: کسی که عدالت بر او حاکم است، مانند کهربا در دل کاه می‌باشد.
از سر کلک او سخا گوئی
در سقنقور قوه با هست
هوش مصنوعی: از زیرکی و فریب او، بخشش و کرم را در حالتی خاص می‌بینم که به نظر غیرمعمول و خاص می‌آید.
غلطم، کافتاب همت او
بر تر از اوج ماسوی اللهست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مهر و جایگاه او به قدری بالاست که حتی نور خورشید هم در مقایسه با او کم‌مایه و ناچیز به نظر می‌رسد. او در مرتبه‌ای قرار دارد که فراتر از تمام موجودات دیگر است.
ای بزرگی که شاه جاه ترا
افسر ماه و پایه ی جا هست
هوش مصنوعی: ای بزرگمردی که مقام و موقعیت تو مانند تاج ماه درخشان و بنای استواری است.
وی سخا گستری که اطلس چرخ
بر قد همت تو کوتاهست
هوش مصنوعی: تو بخشنده‌ای هستی که آسمان نیز بر بزرگی همت تو نمی‌رسد.
جام گیتی نماست از چه تراست
آسمان در پناه درگاهست
هوش مصنوعی: جهان همچون جامی است که نشان‌دهنده‌ی حال و احوال انسان‌هاست و آسمان نیز در سایه‌ی درگاه پروردگار قرار دارد.
آفتابیست، کافتاب سپهر
ز اقتباس فروغ او، ماهست
هوش مصنوعی: درخشش خورشید، نور و روشنایی‌ای است که از او به همه جا می‌تابد و حتی ماه نیز از این نور بهره‌مند می‌شود.
گوئی از یاد بزم و ساغر تو
باده شادی فزا و غم کاهست
هوش مصنوعی: گویی با یاد تو و بزم و شراب، شادی‌ای به سراغم می‌آید و غم‌ها از من دور می‌شوند.
گوئی از حرض بذل و گاه سخا
معطی دست تو عطا خواهست
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که با جدیت و اشتیاق فراوان، در حال تلاش برای بخشش و نیکی به دیگران هستی و دست‌های سخاوت‌مندی را به سوی تو می‌گشایند تا از تو عطا و خوبی بگیرند.
لفظ عذب تو در نظام جهان
رونق ملک و زیور جاهست
هوش مصنوعی: صدای زیبا و دلنشین تو در جهان، نشانه‌ی شکوه و زیبایی قدرت و جایگاه است.
نوک کلک تو در معانی جود
سلب اقران و نفی اشیا هست
هوش مصنوعی: نوک کلک تو در مفهوم بخشش به گونه‌ای است که با وجود تو، دیگران یا چیزهای دیگر بی‌معنی می‌شوند.
دین پناها بهر نفس که زند
گرچه دشمنت ناله و آهست
هوش مصنوعی: هر فردی که از دین و باورهای خود حمایت می‌کند، حتی اگر دشمنانش در حال ناله و زاری باشند، به آرامش و آسایش خواهد رسید.
شاه انجم که مرکب و بنه اش
شش سوارند و هفت خرگاهست
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف یک پادشاه بزرگ و برجسته می‌پردازد که فرمانروایی او با شکوه و عظمت همراه است. او دارای تعدادی سوار (نظامیان یا همراهان) است و به طور کلی، قدرت و اقتدارش نمایانگر وسعت و شکوه سلطنتش است.
با سپه دار آسمان، که ازو
مرگ آشفته در کمین گاهست
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به قدرت و عظمت الهی اشاره می‌کند که مرگ در انتظار و کمین اوست. به نوعی، زندگی و دنیا تحت کنترل و نظارت خداوند است و هر چیزی به اراده و قدرت او مربوط می‌شود. این توصیف به تصویر کشیدن رابطهٔ انسانی با خدا و سرنوشت است.
گوید احکام ما و جنبش او
محض اجبار و عین اکراهست
هوش مصنوعی: او می‌گوید که دستورهای ما و حرکات او تنها از سر اجبار و به‌صورت کاملاً اجباری انجام می‌شود.
طبع من گرچه مدحت تو در او
یونس و حوت و، یوسف و چاهست
هوش مصنوعی: اگرچه استعداد من به اندازه‌ای نیست که بتواند به خوبی تو را ستایش کند، اما در عمق وجودم داستان‌هایی همچون یونس و ماهی، و یوسف و چاه را در بر دارد.
آن درختیست بارور که ترا
ذکر باقی ازو در افواهست
هوش مصنوعی: آن درختی که میوه‌اش را مردم همواره یاد می‌کنند و درباره‌اش صحبت می‌کنند، نشان‌دهنده‌ی برکت و ثمربخشی‌اش است.
میوه اش نارسیده می برسد
زانکه بی برگ و بر سر راهست
هوش مصنوعی: میوه‌ای که هنوز نرسیده، به همین دلیل که در مسیر و بدون برگ و سرسبزی است، زودتر به ثمر می‌رسد.
در دوم مرتبت ز روی حساب
تا توان گفت پنج پنجاهست
هوش مصنوعی: در سطح دوم از نظر منطقی، اگر به دقت حساب کنیم، می‌توان گفت که پنج برابر پنجاه است.
شادمان زی که سال عمر ترا
مدت چرخ روزی از ما هست
هوش مصنوعی: شاد باش و خوشحال زندگی کن، زیرا مدت عمر تو به اندازه‌ی چرخش روزگار از ماست.
بود مأمور تو جهان تا بود
هست محکوم تو جهان تا هست
هوش مصنوعی: جهان در خدمت توست تا زمانی که وجود داری، و در حقیقت، این جهان به وجود تو وابسته است.
که سخای تو و تلکم خصم
صدمت شیر و کید روباهست
هوش مصنوعی: سخاوت و بزرگواری تو مانند شیر است، در حالی که دشمنی و فریبکاری او مانند روباه است.