شمارهٔ ۳۴ - حضرت جان پرور دستور شاه
حضرت جان پرور دستور شاه
ای باستحقاق گیتی را پناه
ای براق وهم با ارشاد فکر
بر سپهر قدر تو نابرده راه
وی ز تاب مهر تو خورشید روی
در جهان آورده هر روزی پگاه
پیش عرض مسندت عرش مجید
از سر تعظیم بنهاده کلاه
بسته در صف مقیمانت کمر
آسمان پیر با پشت دو تاه
جز فروغ ساحت و سطح تو نیست
آفتاب دولت و گردون جاه
موجب احسان و صدر قدر تست
سایه ی توفیق و تعظیم اله
دین پناها چون شکوه دست تست
اهل معنی را بمعنی دستگاه
جان من بشنو و گر بینی صواب
چون کنی در صورت عالم نگاه
عرض کن بر رای خورشید زمین
صاحب سیف و قلم دستور شاه
آن خداوندی که دست لطف او
دارد اندر آب آتش را نگاه
و آن کزو بر دست او خاک امید
بر دماند بی نیازی چون گیاه
آنکه بر دارد ز گیتی گاه حکم
دستبرد عفو او نام گناه
و آنکه دایم انجم و افلاک را
بر در تعظیم او باشد جباه
گو خداوندا امامی آنکه کرد
فخر ز آب شعر او خاک هراه
گرچه بود امروز پیش جاهلی
بیتی از اشعار دلخواهش تباه
هر فرو مگذار از خاطر که هست
بر در مدح تو حاضر سال و ماه
تا ز روز و شب فرو پوشد جهان
حلّه ی زر بفت اکسون سیاه
همچنین پیرایه جاه تو باد
زیور شام و سحر بیگاه و گاه
دست احسانت کشیده بر سپهر
یوسف مصر معانی را بچاه
تیره گشته باز بر دستی و چرخ
ز آتش قهر تو آب و مهر و ماه
ز انتقام عدل تو آورده راه
کهربا در رشته ی پیمان کاه
هم جهانت بر جهانداری دلیل
هم خدایت بر خداوندی گواه
شمارهٔ ۳۳ - در مدح فخرالملک: ای ز ایوان رفیعت آسمان گشته زمینشمارهٔ ۳۵ - مژده دولت را که باز آمد سوی اقلیم جاه: مژده دولت را که باز آمد سوی اقلیم جاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حضرت جان پرور دستور شاه
ای باستحقاق گیتی را پناه
هوش مصنوعی: حضرت جان پرور پیامی از شاه بزرگ و سزاوار این جهان را دریافت کردهاست که پناه و حمایت میطلبد.
ای براق وهم با ارشاد فکر
بر سپهر قدر تو نابرده راه
هوش مصنوعی: ای اسب تندرو و خیال، با هدایت فکر خود به آسمان جاه و مقام تو راهی نداشتهای.
وی ز تاب مهر تو خورشید روی
در جهان آورده هر روزی پگاه
هوش مصنوعی: او به خاطر عشق و زیبایی تو، هر روز مانند خورشید در آغاز صبح در جهان میدرخشد.
پیش عرض مسندت عرش مجید
از سر تعظیم بنهاده کلاه
هوش مصنوعی: در برابر مقام والای تو، تخت بزرگ خداوند با کمال احترام کلاهم را بر زمین گذاشتهام.
بسته در صف مقیمانت کمر
آسمان پیر با پشت دو تاه
هوش مصنوعی: در اینجا به این معناست که افرادی که در صف و در انتظار هستند، در واقع مانند ستونهایی محکم و پابرجا هستند. احساس میشود که آسمان طاقتفرسا و قدیمی بر دوش آنها سنگینی میکند و این نشاندهندهی فشار و بار سنگینی است که بر رویشان وجود دارد.
جز فروغ ساحت و سطح تو نیست
آفتاب دولت و گردون جاه
هوش مصنوعی: جز نور و روشنایی تو، هیچ چیز دیگری نیست که به عنوان مظهر قدرت و مقام تو محسوب شود.
موجب احسان و صدر قدر تست
سایه ی توفیق و تعظیم اله
هوش مصنوعی: سایهی تو و موفقیتت سبب نیکی و ارزش والای توست. خداوند تو را گرامی میدارد.
دین پناها چون شکوه دست تست
اهل معنی را بمعنی دستگاه
هوش مصنوعی: جایگاه دین همانند قدرت و عظمت دست تو است، و کسانی که به عمق معانی پی بردهاند، به این حقیقت آگاهند که دین همچون یک سیستم یا ساز و کار عمل میکند.
جان من بشنو و گر بینی صواب
چون کنی در صورت عالم نگاه
هوش مصنوعی: ای جان من، به سخن من گوش کن و اگر حقیقت را دیدی، چگونه به چهرهی جهان نظر خواهی کرد؟
عرض کن بر رای خورشید زمین
صاحب سیف و قلم دستور شاه
هوش مصنوعی: خود را به خورشید زمین نشان بده که صاحب قدرت و دانش است و از شاه دستور بگیرد.
آن خداوندی که دست لطف او
دارد اندر آب آتش را نگاه
هوش مصنوعی: خدایی که مهربانیاش شامل حال انسانهاست، میتواند آتش را در آب نگاه دارد.
و آن کزو بر دست او خاک امید
بر دماند بی نیازی چون گیاه
هوش مصنوعی: او کسی است که امیدش بر دستانش خشکیده و مانند گیاهان بینیاز از آب است.
آنکه بر دارد ز گیتی گاه حکم
دستبرد عفو او نام گناه
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی خود از نعمتهای دنیا بهرهمند میشود و در شرایطی خطایی مرتکب میشود، ولی او را مورد بخشش و عفو قرار میدهند.
و آنکه دایم انجم و افلاک را
بر در تعظیم او باشد جباه
هوش مصنوعی: کسی که همیشه ستارهها و آسمانها در برابر او سر تعظیم فرود میآورند، برای او کبر و بزرگی وجود دارد.
گو خداوندا امامی آنکه کرد
فخر ز آب شعر او خاک هراه
هوش مصنوعی: ای خداوند، امامی را به ما نشان بده که به واسطه آبِ شعر او، خاک به جایگاه والایی رسیده است.
گرچه بود امروز پیش جاهلی
بیتی از اشعار دلخواهش تباه
هوش مصنوعی: اگرچه امروز پیش فرد نادانی، شعری از اشعار محبوبش خراب شده است.
هر فرو مگذار از خاطر که هست
بر در مدح تو حاضر سال و ماه
هوش مصنوعی: هرگز فراموش نکن که همیشه سال و ماه در مدح تو حضور دارند.
تا ز روز و شب فرو پوشد جهان
حلّه ی زر بفت اکسون سیاه
هوش مصنوعی: جهان به زینت و زیبایی پوشانده شده است، همچون جامهای که از طلای زربافت و ابریشم سیاه ساخته شده است.
همچنین پیرایه جاه تو باد
زیور شام و سحر بیگاه و گاه
هوش مصنوعی: همچنین عنوان و مقام تو مانند زینتی است که در شب و روز به زیبایی خود میافزاید.
دست احسانت کشیده بر سپهر
یوسف مصر معانی را بچاه
هوش مصنوعی: دست مهربان تو بر آسمان قرار گرفته است و مانند یوسف مصر، معانی عمیق را به چاه میافکند.
تیره گشته باز بر دستی و چرخ
ز آتش قهر تو آب و مهر و ماه
هوش مصنوعی: آسمان و زمین به خاطر خشم تو تیره و تار شدهاند، و اثرات نگرانکنندهی این خشم، حتی بر نور ماه و آتش نیز تأثیر گذاشته است.
ز انتقام عدل تو آورده راه
کهربا در رشته ی پیمان کاه
هوش مصنوعی: از انتقام و عدالت تو، راهی به سوی کاه و کهربا باز شده است.
هم جهانت بر جهانداری دلیل
هم خدایت بر خداوندی گواه
هوش مصنوعی: وجود تو هم دلیلی بر اینکه جهان را میشناسی و هم نشانهای بر وجود خداست.

امامی هروی