گنجور

شمارهٔ ۳

دوش خوابی دیده ام پیرایه تعبیر آن
صحنه ذات سپهر دولت و خورشید دین
بر زمینی دیدمی خود را ز رفعت چون سپهر
با جوانی از مشاهیر افاضل همنشین
در زمان پیدا شدی پیری که بر من تافتی
نور خورشید نبوت زو ببرهانی ببین
خانه ای را طوف می کردی که صحن و سقف او
زیور خورشید بودی، افسر چرخ برین
خانه ای کز رفعت ایوان او بودی بطبع
انجم و افلاک را بر خاک درگاهش جبین
حلقه درگاه او بگرفت دست پیر و گفت
کای خلایق را شفای جان و ای جان آفرین
هم ز داروخانه لطف تو باشد گر شود
صحنه گیتی پناه ملک و ملت را قرین
دین و دنیا را بحکمت گر نهادی در ازل
صحت اندر خامه و شمشیر گاه مهر و کین
این دعا می کرد و آمینی همی آمد ز چرخ
من شده مستغرق مدهوش در کشفی چنین
چون روانم در تحیر دید از آن پیر این جوان
گفت: کای مرد سخن پرور، بالفاظ متین
این بناء کعبه، آن خضر پیمبر بر درش
آنکه آمین می کند روح الامین اینک به بین
این دعا گفتم: کرا گفتند با چندین بیان؟
بر زمین خضر پیمبر، بر فلک روح الامین
گفت فخر الملک صدری را که از درگاه تو
تا قیامت فخر خواهد کرد بر گردون زمین
شمس دین و ملک دستوری که اندر حفظ اوست
از کنار بحر مغرب تا لب دریای چین
چون شدم بیدار تاریکی شام عید، را
همچنان دیدم که در چشم گمان نور یقین
عید و صحت هر دو، رو در صدر صاحب کرده اند
بر جهان فرخنده بادا زیب آن و فرّ این

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش خوابی دیده ام پیرایه تعبیر آن
صحنه ذات سپهر دولت و خورشید دین
هوش مصنوعی: شبی خواب دیدم که زیبایی‌های زندگی و نور دین در آسمان خوشبختی درخشیده بودند.
بر زمینی دیدمی خود را ز رفعت چون سپهر
با جوانی از مشاهیر افاضل همنشین
هوش مصنوعی: در این طراس از زمین، خود را بلندتر از آسمان یافتم و در این حالت با جوانی از بزرگترین و فرهیخته‌ترین افراد هم‌صحبت شدم.
در زمان پیدا شدی پیری که بر من تافتی
نور خورشید نبوت زو ببرهانی ببین
هوش مصنوعی: در زمانه‌ای که تو ظاهر شدی، پیری وجود داشت که نور خورشید نبوت را به من افاضه می‌کرد و تو می‌توانی این مسئله را با دلایل روشن ببینی.
خانه ای را طوف می کردی که صحن و سقف او
زیور خورشید بودی، افسر چرخ برین
هوش مصنوعی: خانه‌ای را ویران می‌کردی که دیوارها و سقف آن، نور خورشید را بر خود می‌تاباندند و زینت بخش آن بودند، ای فرمانروای آسمان بلند.
خانه ای کز رفعت ایوان او بودی بطبع
انجم و افلاک را بر خاک درگاهش جبین
هوش مصنوعی: خانه‌ای که ارتفاع ایوانش به حدی است که ستارگان و آسمان‌ها گویی بر خاک درگاه آن سجده می‌کنند.
حلقه درگاه او بگرفت دست پیر و گفت
کای خلایق را شفای جان و ای جان آفرین
هوش مصنوعی: پیرمرد در درگاه خداوند را در دست گرفت و گفت: ای مخلوقات، تو را شفا دهنده جان هستی و ای آفریدگار جان‌ها.
هم ز داروخانه لطف تو باشد گر شود
صحنه گیتی پناه ملک و ملت را قرین
هوش مصنوعی: اگر لطف تو در داروخانه باشد، دنیا می‌تواند به مکانی امن برای ملت و پادشاهی تبدیل شود.
دین و دنیا را بحکمت گر نهادی در ازل
صحت اندر خامه و شمشیر گاه مهر و کین
هوش مصنوعی: اگر دین و دنیای انسان را با حکمت در آغاز بگذاری، هر دو در قلم و شمشیر درست و صحیح خواهند بود. زمانی برای عشق و زمانی برای جنگ وجود دارد.
این دعا می کرد و آمینی همی آمد ز چرخ
من شده مستغرق مدهوش در کشفی چنین
هوش مصنوعی: این شخص دعا می‌کرد و در پاسخ به دعاهایش، آوای "آمین" از آسمان شنیده می‌شد. او به قدری غرق در درک و کشف حقیقت شده که حالت مدهوشی به او دست داده است.
چون روانم در تحیر دید از آن پیر این جوان
گفت: کای مرد سخن پرور، بالفاظ متین
هوش مصنوعی: به خاطر حیرت و شگفتی‌ام از آن مرد سالخورده، این جوان گفت: ای مردی که در سخن گفتن مهارت داری، با کلمات دقیق و سنجیده صحبت کن.
این بناء کعبه، آن خضر پیمبر بر درش
آنکه آمین می کند روح الامین اینک به بین
هوش مصنوعی: این ساختمان کعبه، مانند خضر پیامبر است که در درگاه آن، کسی که دعای او را اجابت می‌کند، روح‌الامین (جبرئیل) است. اکنون آن را ببین.
این دعا گفتم: کرا گفتند با چندین بیان؟
بر زمین خضر پیمبر، بر فلک روح الامین
هوش مصنوعی: در این شعر، فرد دعا می‌کند و از کسی می‌پرسد که با کلمات و بیان‌های متفاوت، چه کسی را نام بردند؟ او اشاره می‌کند که این دعا را در مکان مقدسی مانند زمین خضر و در آسمان روح‌الامین (فرشته‌ای مهم) مطرح کرده است.
گفت فخر الملک صدری را که از درگاه تو
تا قیامت فخر خواهد کرد بر گردون زمین
هوش مصنوعی: فخر الملک به صدری گفت که از درگاه تو تا همیشه باعث افتخار خواهد بود و بر همه‌جا به این افتخار خواهد بالید.
شمس دین و ملک دستوری که اندر حفظ اوست
از کنار بحر مغرب تا لب دریای چین
هوش مصنوعی: شمس دین و ملک دستوری با قدرت و نفوذی است که در حفاظت و حمایت او از سواحل غربی تا نزدیکی‌های دریاهای شرقی اقدام می‌شود.
چون شدم بیدار تاریکی شام عید، را
همچنان دیدم که در چشم گمان نور یقین
هوش مصنوعی: وقتی در نیمه‌شب عید بیدار شدم، احساس کردم که در دل تاریکی، نوری واقعی را می‌بینم که به خاطر باور درست و یقینم به وجود آمده است.
عید و صحت هر دو، رو در صدر صاحب کرده اند
بر جهان فرخنده بادا زیب آن و فرّ این
هوش مصنوعی: سال نو و سلامتی هر دو در صدر عالم قرار گرفته‌اند. بر این دنیا که شگفت‌انگیز است، شادی و زیبایی فراوانی برپا باشد.