گنجور

بخش ۴۸ - کشتن مختار، کشنده ی عبدالرحمن ابن عقیل را

کشیدند زان پس دو مرد لعین
به دربار سالار نصرت قرین
که شد عبد رحمن سلیل عقیل
به شمشیر آن نابکاران قتیل
به فرمان میر آتش افروختند
تن دوزخی را در آن سوختند
یکی زشت مرد از نژاد حرام
که اش بود زید بن ورقاش نام
مرا و چون صف کربلا گشت راست
بیفکند عباس را دست راست
همین نابکار ستم پیشه را
بد آیین و خوی بد اندیشه را
به کین روزنابان کشیدند خوار
به درگاه مختار فرمانگزار
چو بدخواه را چشم سالار دید
به خشم آمد و لب به دندان گزید
دو رخ بر زمین سود شکرانه را
چو دید آن ز دادار بیگانه را
بفرمود تا از تنش هردو دست
به خنجر فکندند برخاک، پست
نگونسار کردند از آن پس به دار
زدندش به تن سنگ و پیکان هزار
سپس با همان دارش آتش زدند
چنین کیفر کرده را بستدند
به مینو شد از کار مختار راد
روان سپهدار عباس (ع) شاد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشیدند زان پس دو مرد لعین
به دربار سالار نصرت قرین
هوش مصنوعی: دو مرد نادرست و بد رفتار به دربار فرمانروای پیروزی و نصرت رفتند.
که شد عبد رحمن سلیل عقیل
به شمشیر آن نابکاران قتیل
هوش مصنوعی: عبد رحمن، یکی از نسل‌های عقیل، به دست آن نابکاران با شمشیر کشته شد.
به فرمان میر آتش افروختند
تن دوزخی را در آن سوختند
هوش مصنوعی: بر اساس دستور فرمانده، بدن فردی که در جهنم گرفتار بود را سوزاندند.
یکی زشت مرد از نژاد حرام
که اش بود زید بن ورقاش نام
هوش مصنوعی: مردی زشت و ناپسند از نسل نامناسبی به جهان آمده است و نام او زید بن ورقاش است.
مرا و چون صف کربلا گشت راست
بیفکند عباس را دست راست
هوش مصنوعی: وقتی که من و دیگران در کربلا به صف ایستادیم، عباس با دستانش به سمت راست خود اشاره کرد و آن را به زمین افکند.
همین نابکار ستم پیشه را
بد آیین و خوی بد اندیشه را
هوش مصنوعی: این شخص بد کردار و ستمگر با طرز فکر ناپسند و رفتار نادرست خود، باعث بروز مشکلات و ظلم می‌شود.
به کین روزنابان کشیدند خوار
به درگاه مختار فرمانگزار
هوش مصنوعی: در روزی که به خاطر کینه و دشمنی، شخصی را به زیر کشیدند و او را از مقامش پایین آوردند، در حضور مختار، که فرمانروای زمان بود، به ذلت و خواری افتاد.
چو بدخواه را چشم سالار دید
به خشم آمد و لب به دندان گزید
هوش مصنوعی: وقتی سالار دشمن را دید، به شدت عصبانی شد و لب‌هایش را به دندان فشار داد.
دو رخ بر زمین سود شکرانه را
چو دید آن ز دادار بیگانه را
هوش مصنوعی: دو چهره بر زمین، شکر و نعمت را مشاهده کرد و به خاطر آن به یاد خالق بیگانه افتاد.
بفرمود تا از تنش هردو دست
به خنجر فکندند برخاک، پست
هوش مصنوعی: او دستور داد که هر دو دستش را با خنجر بر زمین بیندازند.
نگونسار کردند از آن پس به دار
زدندش به تن سنگ و پیکان هزار
هوش مصنوعی: پس از آن، او را به دار آویزان کردند و بدنش را با سنگ و تیرهای بسیار پر کردند.
سپس با همان دارش آتش زدند
چنین کیفر کرده را بستدند
هوش مصنوعی: سپس با همان حلقه‌ی دار به او آتش زدند و اینگونه مجازاتش کردند.
به مینو شد از کار مختار راد
روان سپهدار عباس (ع) شاد
هوش مصنوعی: از کار مختار راد، روان سپهدار عباس(ع) به مینو رسید و شاداب شد.