گنجور

بخش ۴۷ - قتل آن ده تن که اسب به کشته ی امام شهید تاخته بودند

کشان روزبانان به زنجیر در
کشیدند ده تن بر نامور
که برشه سمند ستم تاختند
به تن خرد، ستخوان او ساختند
مر آن ده بدند از نژاد حرام
تبه رایشان باب و، بدکاره مام
چو مختارشان کرده بشنید چیست
به آنان نگه کر و لختی گریست
همه انجمن نیز گریان شدند
دل از آتش درد بریان شدند
بپرسید از آن بد سگالان امیر
که ای شاه را دشمنان شریر
چه بردید از آن کارنستوده سود؟
تن کشته با نعل توسن که سود؟
تنی کش پیمبر همی خواند جان
نمودید خردش چرا استخوان؟
بتر زآنچه کردید هرگز که کرد؟
دلی کو کزین نیست پر داغ و درد؟
شما را زدادار، نفرین رساد
به شمشیر من کیفر کین رساد
بدوزندشان گفت، با چار میخ
بریزند خون با سنان ستیخ
بکوبند پس با سم باره شان
بسوزند تن های پتیاره شان
به فرموده دژخیم شد کار بند
بسایید تنشان به سم سمند
تن تیره شان اندر آتش نهاد
سپس داد خاک پلیدان به باد
همه جا به دوزخ درون بادشان
عذاب خدایی فزون بادشان
جزای نکو باد مختار را
گراینده این خوب کردار را
پیمبر از او باد خوشنود و شاد
که کیفر کشید و نکو داد، داد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشان روزبانان به زنجیر در
کشیدند ده تن بر نامور
هوش مصنوعی: در این بیت به کنشی اشاره شده است که روزبانان (شاعر یا شخصی دارای مقام) را گرفتار و در زنجیر کرده‌اند. این اتفاق به وضوح نشان‌دهنده قدرت و نفوذی است که بر عده‌ای از افراد تاثیر گذاشته و آنها را به وضعیتی دشوار کشانده است. ده نفر نیز به نوعی در این ماجرا نقش دارند و ممکن است به عنوان نمادهایی از بزرگان یا مشهوران شناخته شوند. به طور کلی، تصویرسازی از یک وضعیت ناگوار و تسلط بر افرادی که به لحاظ اجتماعی یا فرهنگی قابل احترام هستند، در این بیت مشهود است.
که برشه سمند ستم تاختند
به تن خرد، ستخوان او ساختند
هوش مصنوعی: بر اسب چابکی که ستم بر او رفته، تاختند و بر روح بیمار و ضعیفش فشار آوردند.
مر آن ده بدند از نژاد حرام
تبه رایشان باب و، بدکاره مام
هوش مصنوعی: آن دهکده از نسل کسانی است که از راه نادرست و ناپسند به وجود آمده‌اند و پدرانشان بدکار بوده‌اند.
چو مختارشان کرده بشنید چیست
به آنان نگه کر و لختی گریست
هوش مصنوعی: وقتی مختار آنها را انتخاب کرد، شنید که چه خبر است. سپس با دقت به آنها نگاه کرد و لحظه‌ای اشک ریخت.
همه انجمن نیز گریان شدند
دل از آتش درد بریان شدند
هوش مصنوعی: همه افراد حاضر در جمع به گریه افتادند و دل‌هایشان به خاطر دردهایی که داشتند، مانند آتش سوخت.
بپرسید از آن بد سگالان امیر
که ای شاه را دشمنان شریر
هوش مصنوعی: از بدخواهان امیر پرسیدند که آیا دشمنان شاه، افراد شروری هستند؟
چه بردید از آن کارنستوده سود؟
تن کشته با نعل توسن که سود؟
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به نوعی انتقاد می‌کند و از بی‌فایده بودن کارهای بیهوده صحبت می‌کند. او به این موضوع اشاره می‌کند که اگر نتیجه‌ای برای زحمات و تلاش‌ها وجود نداشته باشد، چه سودی از آن می‌توان برد. به طور خاص، او به مقایسه تنهایی و سختی‌هایی که انسان متحمل می‌شود با فایده‌ای که از آن عایدش نمی‌شود، می‌پردازد.
تنی کش پیمبر همی خواند جان
نمودید خردش چرا استخوان؟
هوش مصنوعی: پیامبر به جسم خود اشاره می‌کند و از آن می‌خواهد که جانش را نشان دهد، پس از آن می‌پرسد چرا این استخوان‌ها را به نمایش می‌گذاری؟
بتر زآنچه کردید هرگز که کرد؟
دلی کو کزین نیست پر داغ و درد؟
هوش مصنوعی: از آنچه که انجام داده‌اید هرگز نمی‌توان ترسید. آیا دل‌فروپاشیده‌ای وجود دارد که از این درد و زخم‌ها بی‌خبر باشد؟
شما را زدادار، نفرین رساد
به شمشیر من کیفر کین رساد
هوش مصنوعی: شما را از جانب خداوند نفرینی می‌فرستم که به وسیله شمشیر من به انتقام خواهید رسید.
بدوزندشان گفت، با چار میخ
بریزند خون با سنان ستیخ
هوش مصنوعی: به آن‌ها بگویید که با چهار میخ به هم وصل شوند و خون را با سرنیزه بریزند.
بکوبند پس با سم باره شان
بسوزند تن های پتیاره شان
هوش مصنوعی: آنها با پاهایشان کوبیده و بدن‌های ناپاکشان را می‌سوزانند.
به فرموده دژخیم شد کار بند
بسایید تنشان به سم سمند
هوش مصنوعی: با دستور جلاد، کار به پایان رسید و بدن‌های آن‌ها را به سم اسب آغشته کردند.
تن تیره شان اندر آتش نهاد
سپس داد خاک پلیدان به باد
هوش مصنوعی: آن‌ها بدن‌های سیاه خود را در آتش قرار دادند و سپس خاک ناپاکان را به باد سپردند.
همه جا به دوزخ درون بادشان
عذاب خدایی فزون بادشان
هوش مصنوعی: در هر جایی که بروید، عذاب و رنجی که در درون شماست، مانند عذاب الهی زیاد خواهد بود.
جزای نکو باد مختار را
گراینده این خوب کردار را
هوش مصنوعی: پاداش نیکو برای کسی که اختیار دارد و به نیکویی عمل می‌کند، به خوبی به او بازمی‌گردد.
پیمبر از او باد خوشنود و شاد
که کیفر کشید و نکو داد، داد
هوش مصنوعی: پیامبر از او بسیار خرسند و شاد است زیرا که او پاداش نیکویی را پس از تحمل سختی‌ها و کیفرها دریافت کرده است.