گنجور

بخش ۹۸ - گفتگوی ثمره ابن جندب با یزید در یاری سرامام شهید(ع)

نگویم به آن چوب دستی چه کرد
که قلب نبی زان شود پر ز درد
همی گفت دارم ازین سر عجب
کزین خوب تر نیست دندان و لب
یکی مرد ز اصحاب خیرالانام
که خود ثمره و جندبش بود نام
درآنجای بد دید تا او چه کرد
خروشید بروی که ای زشت مرد
چه کارست این؟ شرمی ازکردگار
که با چشم خود دیده ام چند بار
پیمبر بر این لب بسی بوسه داد
به بدخواه او لب به نفرین گشاد
مکن جان احمد (ص) پر ز درد
کسی با خداوند خود این نکرد
برآشفت و گفتا بد اختر بدوی
که لب را ببند از چنین گفتگوی
نبودی ز یاران آن شاه اگر
کنون از تنتدور می گشت سر
به پا خاست ثمره بگفت ای پلید
کسی اینچنین تیره رایی ندید
به من میکنی این چنین احترام
که هستم ز یاران خیرالانام
ولی خون بریزی ز فرزند او
همه دوده و پاک پیوند او
سرش را بیاری به بزم شراب
بیاری از این کرده ی ناصواب
زنان تو در پرده ها شادمان
عیال نبی نزد نامحرمان
مسلمانی این نیست ایمرد زشت
بدین کیش خندند اهل کنشت
ز گفتار آن پیر بی واهمه
برآمد از آن انجمن همهمه
ز غوغا بترسید برخود یزید
بر آشفت بر پیر مرد سعید
بسی ناسزا گفت و راندش زپیش
برون رفت مرد از پی کار خویش
یهودی یکی مرد جالوت نام
که بد پیشوای یهودان به شام

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگویم به آن چوب دستی چه کرد
که قلب نبی زان شود پر ز درد
هوش مصنوعی: نمی‌گویم که آن چوب‌دستی چه کاری کرده که قلب پیامبر از آن دردناک شده است.
همی گفت دارم ازین سر عجب
کزین خوب تر نیست دندان و لب
هوش مصنوعی: می‌گفت که از این موضوع شگفت‌زده‌ام که لب‌ها و دندان‌های زیباتر از این وجود ندارند.
یکی مرد ز اصحاب خیرالانام
که خود ثمره و جندبش بود نام
هوش مصنوعی: یک مرد از دوستداران بهترین انسان‌ها بود که خودش میوه و نتیجه آن بزرگواری به شمار می‌رفت.
درآنجای بد دید تا او چه کرد
خروشید بروی که ای زشت مرد
هوش مصنوعی: در آنجا که کار بدی را مشاهده کرد، به او اعتراض کرد و فریاد زد که ای مرد زشت، چه کار کردی؟
چه کارست این؟ شرمی ازکردگار
که با چشم خود دیده ام چند بار
هوش مصنوعی: این چه اتفاقی است؟ آیا از خدا شرمنده نیستی، وقتی که با چشم خود بارها چنین صحنه‌هایی را دیده‌ای؟
پیمبر بر این لب بسی بوسه داد
به بدخواه او لب به نفرین گشاد
هوش مصنوعی: پیامبر بر این لب بسیار بوسه زد، اما در مقابل دشمنش، زبان به نفرین گشود.
مکن جان احمد (ص) پر ز درد
کسی با خداوند خود این نکرد
هوش مصنوعی: به هیچ‌وجه رضایت نده که جان پیامبر (ص) بر اثر درد کسی آزرده خاطر شود، زیرا او هیچ‌گاه با پروردگار خود چنین رفتاری نکرد.
برآشفت و گفتا بد اختر بدوی
که لب را ببند از چنین گفتگوی
هوش مصنوعی: عصبانی شد و گفت: ای بدشانس! بهتر است خاموش باشی و از این صحبت‌ها فاصله بگیری.
نبودی ز یاران آن شاه اگر
کنون از تنتدور می گشت سر
هوش مصنوعی: اگر آن پادشاه یارانی نداشت، حالا نیز از وجود تو خبری نبود.
به پا خاست ثمره بگفت ای پلید
کسی اینچنین تیره رایی ندید
هوش مصنوعی: ثمره به پا خاست و گفت: ای بیهوده‌گو، کسی پیش از این، چنین اندیشه‌ی تاریکی را ندیده است.
به من میکنی این چنین احترام
که هستم ز یاران خیرالانام
هوش مصنوعی: به خاطر احترام و توجهی که به من می‌کنی، می‌دانم که در جمع دوستان خوب قرار دارم.
ولی خون بریزی ز فرزند او
همه دوده و پاک پیوند او
هوش مصنوعی: اگر تو بر فرزند او خونی بریزی، همه نسل و ریشه‌اش را ناپاک کرده‌ای.
سرش را بیاری به بزم شراب
بیاری از این کرده ی ناصواب
هوش مصنوعی: اگر سر خود را به میخانه بیاوری، از این کار نادرست نتیجه‌ای نخواهی گرفت.
زنان تو در پرده ها شادمان
عیال نبی نزد نامحرمان
هوش مصنوعی: زنان تو در پشت پرده‌ها خوشحال و شاداب‌اند، در حالی که همسران پیامبر در برابر نامحرمان هستند.
مسلمانی این نیست ایمرد زشت
بدین کیش خندند اهل کنشت
هوش مصنوعی: واقعاً مسلمان بودن به این نیست که فردی زشت و ناپسند در این دین به دیگران بخندد. این نشان‌دهنده رفتار درست و شایسته‌ای نیست که باید از یک مسلمان انتظار داشت.
ز گفتار آن پیر بی واهمه
برآمد از آن انجمن همهمه
هوش مصنوعی: از صحبت‌های آن پیر، بی‌هیچ نگرانی، صدا و سر و صدایی از آن جمع به گوش رسید.
ز غوغا بترسید برخود یزید
بر آشفت بر پیر مرد سعید
هوش مصنوعی: از هیاهو بترسید، یزید بر خود آشفته شد و بر پیرمرد خوشبخت سخت برآشفت.
بسی ناسزا گفت و راندش زپیش
برون رفت مرد از پی کار خویش
هوش مصنوعی: بسیار به او بی‌احترامی کرد و او را از خود دور کرد. مرد هم به دنبال کار خود رفت.
یهودی یکی مرد جالوت نام
که بد پیشوای یهودان به شام
هوش مصنوعی: یک مرد یهودی به نام جالوت وجود داشت که در پیشوایی یهودیان در سرزمین شام فعالیت می‌کرد.