گنجور

بخش ۷۶ - مفاخرت یکی از کوفیان و پاسخ حضرت فاطمه اورا

پی خود ستایی زبان برگشود
دو بیتی به تازی زبان بر سرود
که از تیغ ما کشته شد بوتراب
سر زاده گانش در آمد به خواب
ببستیم چون مردم ترک و زنج
زنان و را دست دادیم رنج
خروشید بانو به وی گفت: هان
چه گفتی که سنگت رسد بردهان
بنازی زقتل گروهی که کرد
ز هر عیبشان پاک یزدان فرد
زبان بند و بر زشتی خود مبال
که باشد بدی کیفر بد سگال
از آنتان به ما رشک آمد پدید
که یزدانمان از شما برگزید
نباشد چو دریا به جوش از سراب
نگیرد گنه کس به دریای آب
به هرکس خدا داد آن را که خواست
کسی را نه یارای چون و چراست
زگفتار بانو چو ابر بهار
گرستند مرد و زن کوفه زار
خروش زن و مرد ازکوی و بام
گذشت از برگنبد نیلفام
بگفتند: کای دختر شهریار
از این بیش ما را مکن شرمسار
چو خاموش شد فاطمه از خروش
ز غم زد دل ام کلثوم، جوش

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پی خود ستایی زبان برگشود
دو بیتی به تازی زبان بر سرود
هوش مصنوعی: فردی به تمجید از خود پرداخته و شعری به زبان عربی سروده است.
که از تیغ ما کشته شد بوتراب
سر زاده گانش در آمد به خواب
هوش مصنوعی: کسی که از شمشیر ما کشته شده است، خوابش می‌برد و سر بوتراب (پیشوای او) نیز در خواب می‌آید.
ببستیم چون مردم ترک و زنج
زنان و را دست دادیم رنج
هوش مصنوعی: ما همچون مردم ترک و زنجیرزنان، خود را به زنجیر و سختی گرفتار کردیم و رنج و مشقت را برداشتیم.
خروشید بانو به وی گفت: هان
چه گفتی که سنگت رسد بردهان
هوش مصنوعی: بانویی بلند شد و فریاد زد: چه گفته‌ای که سنگی به دهن تو می‌رسد؟
بنازی زقتل گروهی که کرد
ز هر عیبشان پاک یزدان فرد
هوش مصنوعی: به خود می‌بالم به خاطر از بین بردن گروهی که خداوند هر عیبی را از آنها پاک کرده است.
زبان بند و بر زشتی خود مبال
که باشد بدی کیفر بد سگال
هوش مصنوعی: زبانت را ببند و بر زشتی‌های خود نپرداز، زیرا بدی، عاقبت بدی را به دنبال دارد.
از آنتان به ما رشک آمد پدید
که یزدانمان از شما برگزید
هوش مصنوعی: از زیبایی‌های شما ما به حسادت افتادیم، زیرا خداوند ما را از میان شما برگزیده است.
نباشد چو دریا به جوش از سراب
نگیرد گنه کس به دریای آب
هوش مصنوعی: وقتی دریا به جوش می‌آید، کسی از سراب آسیب نمی‌بیند. بنابراین، هیچ گناهی وجود ندارد که از دریای واقعی آب ناشی شود.
به هرکس خدا داد آن را که خواست
کسی را نه یارای چون و چراست
هوش مصنوعی: هر کس به اندازه‌ای که خواسته، از خدا چیزی دریافت کرده است و کسی توانایی ندارد در مورد این قضیه سوالی بپرسد یا انتقاد کند.
زگفتار بانو چو ابر بهار
گرستند مرد و زن کوفه زار
هوش مصنوعی: از سخنان آن زن مانند باران بهار، مردان و زنان کوفه به شدت غمگین شدند.
خروش زن و مرد ازکوی و بام
گذشت از برگنبد نیلفام
هوش مصنوعی: صدا و فریاد زن و مرد از خیابان و بام خانه‌ها به گوش می‌رسد و این صدا بر فراز گنبد آبی رنگ می‌وزد.
بگفتند: کای دختر شهریار
از این بیش ما را مکن شرمسار
هوش مصنوعی: آنها گفتند: ای دختر شهریار، بیش از این ما را خجالت‌زده نکن.
چو خاموش شد فاطمه از خروش
ز غم زد دل ام کلثوم، جوش
هوش مصنوعی: هنگامی که فاطمه سکوت کرد و از بغض و اندوه چیزی نگفت، دل ام کلثوم به شدت غمگین و ناآرام شد.