بخش ۷ - برگشتن امام به خیمه گاه و سپردن اسرار امامت را به پسر بیمار خود
بیامد بر پور بیمار خویش
ببوسید رویش ز اندازه بیش
بگفت ای روان تن پاک من
دل آزرده فرزند غمناک من
بمان یادگار از نیاکان خویش
شهنشاه، بر جای پاکان خویش
در این دشت نبود تو را سر نوشت
شهادت که بینی بسی خوب وزشت
تو باید سرم رابه روی سنان
ببینی به دست بد اختر سنان
تو باید چهل روز در راه شام
روی همره آل خیرالانام
تو باید سرم را ببینی به طشت
به پیش آیدت سخت تر سرگذشت
بگفت این و اشک از دو دیده سترد
بدو ارث و علم امامت سپرد
به تخت ولایت نمودش خدیو
که بندد سلیمان صفت دست دیو
سپس کرد بدرود اهل حرم
ببخشید آرامش از درد و غم
بخش ۶ - شنیدن سیدالساجدین استغاثه ی امام و سلطان دین را و عزم یاوری کردن: پناه جهان سیدالساجدینبخش ۸ - به میدان بردن امام حضرت علی اصغر را به طلب آب و شهادت آن جناب: بفرمود با زینب (ع) غمزده
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیامد بر پور بیمار خویش
ببوسید رویش ز اندازه بیش
هوش مصنوعی: مردی بر سر بالین پسر بیمار خود آمد و بیش از حد معمول، صورت او را بوسید.
بگفت ای روان تن پاک من
دل آزرده فرزند غمناک من
هوش مصنوعی: ای روح پاک من، به تو میگویم که دل من آزرده است، فرزند غمگین من.
بمان یادگار از نیاکان خویش
شهنشاه، بر جای پاکان خویش
هوش مصنوعی: ای پادشاه، یادگاری از اجداد خود بر جای بگذار که نشاندهنده پاکی و نیکی آنان باشد.
در این دشت نبود تو را سر نوشت
شهادت که بینی بسی خوب وزشت
هوش مصنوعی: در این دشت، پیشآمدی برای تو در راه شهادت نیست و شاهد زیباییهای زیادی هستی.
تو باید سرم رابه روی سنان
ببینی به دست بد اختر سنان
هوش مصنوعی: تو باید ببینی که چگونه سر من بر روی نیزهها قرار دارد و این نتیجهی بداقبالی و تقدیر ناگوار من است.
تو باید چهل روز در راه شام
روی همره آل خیرالانام
هوش مصنوعی: تو باید چهل روز در مسیر شام همراه با خاندان نیکوکاران حرکت کنی.
تو باید سرم را ببینی به طشت
به پیش آیدت سخت تر سرگذشت
هوش مصنوعی: میخواهم بگویم که تو باید به وضعیت من نگاه کنی؛ وقتی سرم را در طشت ببینی، متوجه میشوی که دردسرهای من بیشتر و دشوارتر از آنچه فکر میکنی، است.
بگفت این و اشک از دو دیده سترد
بدو ارث و علم امامت سپرد
هوش مصنوعی: او این را گفت و اشک را از چشمانش پاک کرد و دانش و میراث امامت را به او واگذار کرد.
به تخت ولایت نمودش خدیو
که بندد سلیمان صفت دست دیو
هوش مصنوعی: خداوند به او مقام رهبری و فرمانروایی عطا کرد تا مانند سلیمان، بتواند دیوان و موجودات شر را تحت کنترل خود درآورد.
سپس کرد بدرود اهل حرم
ببخشید آرامش از درد و غم
هوش مصنوعی: سپس به اهل حرم وداع کرد و آرامش را از درد و غم بخشید.