بخش ۶ - شنیدن سیدالساجدین استغاثه ی امام و سلطان دین را و عزم یاوری کردن
پناه جهان سیدالساجدین
امام چهارم شهنشاه دین
برون آمد از خیمه چون مه ز میغ
به دستی عصا و به دستیش تیغ
ز بیماری افتان و خیزان همی
به درد پدر اشکریزان همی
نوان می خرامید لبیک گوی
زبان شاه گوی و روان شاه جوی
چون آن شاه را ام کلثوم دید
سرآسیمه از خیمه بیرون دوید
بدو گفت: جانا کجا می روی؟
بدین ناتوانی چرا می روی؟
تو بیماری اندر تنت تاب نیست
بدو پاسخ آورد شاه و گریست
که ای عمه بنگر که در رزمگاه
بود یکتنه باب من بی سپاه
همی یار خواهد کسش یار نیست
یکی حق پرست و مددکار نیست
بهل تا روم جان فدایش کنم
سر خویش برخی به پایش کنم
پدر را پسر یار و غمخوار به
به پیکار دشمن مددکار به
جهاندار بی یار چون کار پور
نگه کرد آواز دادش زدور
که ای ناتوان زی حرم باز گرد
بدین بیکسان یار و دمساز گرد
تو بر تخت دین جانشین منی
جهانبان ز جان آفرین منی
زتو آل پیغمبر آید پدید
نشاید تو را زین زمین بر چمید
ایا ام کلثوم اخت بتول (ع)
ببرهمرهش زی حریم رسول (ص)
مهل تا شتابد به رزم سپاه
مهل تا شود نسل احمد (ع) تباه
که این ناتوان یادگار من است
خلیفه ز پروردگار من است
چه در مرز کوفه چه درشهر شام
بود یار آل رسول انام
شنید از برادر چو بانو سخن
سوی خرگهش برد با خویشتن
خداوند دین از بر دشمنان
بتابید زی خرگه خود عنان
بخش ۵ - ندا فرمودن حضرت سید الشهدا، شهدا را و پاسخ ایشان: یکایک به اندوه بشمردشانبخش ۷ - برگشتن امام به خیمه گاه و سپردن اسرار امامت را به پسر بیمار خود: بیامد بر پور بیمار خویش
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پناه جهان سیدالساجدین
امام چهارم شهنشاه دین
هوش مصنوعی: پناهگاه جهانیان، امام چهارم که بزرگِ معرفت و سرپرستی دین است.
برون آمد از خیمه چون مه ز میغ
به دستی عصا و به دستیش تیغ
هوش مصنوعی: از خیمه بیرون آمد مانند ماه که از ابر بیرون میآید، در یک دست عصا و در دست دیگرش شمشیر.
ز بیماری افتان و خیزان همی
به درد پدر اشکریزان همی
هوش مصنوعی: از شدت بیماری، گاهی به زمین میافتم و گاهی بلند میشوم، در حالی که به خاطر درد پدرم اشک میریزم.
نوان می خرامید لبیک گوی
زبان شاه گوی و روان شاه جوی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و دلانگیزی کودکانی اشاره میکند که با لبخند و خوشحالی به سوی شاه میروند و با زبان سلیس، به او سلام میکنند و همچنین از او میخواهند که در مسیر زندگی و حقیقت به راهنمایی آنها بپردازد.
چون آن شاه را ام کلثوم دید
سرآسیمه از خیمه بیرون دوید
هوش مصنوعی: زمانی که آن شاه ام کلثوم را دید، به سرعت و با حالت پریشانی از خیمه بیرون آمد.
بدو گفت: جانا کجا می روی؟
بدین ناتوانی چرا می روی؟
هوش مصنوعی: به او گفت: ای دوست، کجا در حال رفتن هستی؟ با این وضعیت ناتوانی چرا در حرکت هستی؟
تو بیماری اندر تنت تاب نیست
بدو پاسخ آورد شاه و گریست
هوش مصنوعی: تو در وجود خود دچار درد و رنجی هستی که تاب تحمل آن را نداری. اما اگر به تو پاسخ دهند، شاه نیز به حال تو غمگین شده و اشک میریزد.
که ای عمه بنگر که در رزمگاه
بود یکتنه باب من بی سپاه
هوش مصنوعی: ای عمه، نگاه کن که چگونه پدرم در میدان نبرد تنها و بدون یاری ایستاده است.
همی یار خواهد کسش یار نیست
یکی حق پرست و مددکار نیست
هوش مصنوعی: هیچ کسی به دنبال یاری نیست، زیرا تنها یک نفر وجود دارد که پروردگار و کمککننده واقعی است.
بهل تا روم جان فدایش کنم
سر خویش برخی به پایش کنم
هوش مصنوعی: اجازه بده تا به ملاقات او بروم و جانم را فدای او کنم و سرم را در پایش بگذارم.
پدر را پسر یار و غمخوار به
به پیکار دشمن مددکار به
هوش مصنوعی: پسر باید به پدر یاری و همدلی کند و در مواجهه با دشمن به او کمک کند.
جهاندار بی یار چون کار پور
نگه کرد آواز دادش زدور
هوش مصنوعی: جهاندار بدون همراه مانند پسر، وقتی به او توجه کردند، راهی ندا سر داد.
که ای ناتوان زی حرم باز گرد
بدین بیکسان یار و دمساز گرد
هوش مصنوعی: ای ناتوان، از حرم خارج شو و به دنیای بینهایت برگرد، جایی که یار و همدمی برابر با خودت وجود دارد.
تو بر تخت دین جانشین منی
جهانبان ز جان آفرین منی
هوش مصنوعی: تو در جایگاه رهبری دین هستی و جانشین من به شمار میآیی، تو فرمانروای جهان هستی که از جان آفریدگار برگزیده شدهای.
زتو آل پیغمبر آید پدید
نشاید تو را زین زمین بر چمید
هوش مصنوعی: از تو فرزندان پیامبر نمایان میشوند، بنابراین نباید بر این زمین قدم بگذاری.
ایا ام کلثوم اخت بتول (ع)
ببرهمرهش زی حریم رسول (ص)
هوش مصنوعی: آیا امکلثوم، خواهر حضرت زهرا (علیهاالسلام) است و او با همسرش در کنار حریم پیامبر (ص) زندگی میکند؟
مهل تا شتابد به رزم سپاه
مهل تا شود نسل احمد (ع) تباه
هوش مصنوعی: صبر کن تا سپاه در جنگ به حرکت درآید، صبر کن تا نسل احمد (ع) نابود شود.
که این ناتوان یادگار من است
خلیفه ز پروردگار من است
هوش مصنوعی: این موجود ناتوان که در کنار من است، نتیجه و یادگاری از خالق من است.
چه در مرز کوفه چه درشهر شام
بود یار آل رسول انام
هوش مصنوعی: در هر کجا که باشند، چه در مرز کوفه و چه در شهر شام، یاران اهل بیت پیامبر حضور دارند و از آنها حمایت میکنند.
شنید از برادر چو بانو سخن
سوی خرگهش برد با خویشتن
هوش مصنوعی: برادر از صحبتهای بانو آگاه شد و تصمیم گرفت این حرفها را به خیمهاش ببرد.
خداوند دین از بر دشمنان
بتابید زی خرگه خود عنان
هوش مصنوعی: خداوند دین را از دل دشمنان دور کرد و همچون چادر خود، آنها را تحت کنترل درآورد.