بخش ۶۲ - فرستادن ابن زیاد سر جناب مسلم و هانی را به شام
به درگاه فرمانده ی کوفه برد
بدان نابکار بد اختر سپرد
مرآن هم فرستاد نزد یزید
گرامی سر هر دو فرخ شهید
یکی نامه بنوشت زی شاه شام
که این نغز خدمت به من شد تمام
چنین شاه شامش به پاسخ نوشت
که باد آفرین برتو ای خوش سرشت
چون از کار مسلم بپرداختی
مرا از وی آسوده دل ساختی
به هش باش از زاده ی بوتراب
که ناگه نیارد به کوفه شتاب
پس از قتل عم زاده ی شاه دین
دگر هانی آن کشته ی راه دین
زمذحج نژادان گروهی پلید؟
نشستند وکردند گفت و شنید
که عم زاده ی شاه و سالار ما
فتادند از تیغ کین چون زپا
روا نیست تنشان به بازارها
کشانند برخاک و بر خارها
بکوشید تا آن بدن های پاک
ستانیم و سازیم پنهان به خاک
ببستند پیمان و برخاستند
یکی رزم با دشمن آراستند
تن مسلم و هانی پاکزاد
گرفتند ز اهریمن بد نژاد
به خاک اندرونشان نهان ساختند
وزان پس به ماتم بپرداختند
نکوهش به ناپاک خوی همه
تفوباد بر رای و روی همه
که در زندگیشان نگشتند یار
شدند ازپس مرکشان سوگوار
چو ازکار مسلم بپرداختم
ز نو باوه گانش سخن ساختم
بخش ۶۱ - در ذکر شهادت هانی بن عروه رحمه الله علیه به امر ابن زیاد: بزد بانگ سالار کوفی دیاربخش ۶۳ - آگاهی یافتن ابن زیاد ازحال کودکان جناب مسلم «محمد » و «ابراهیم » و جستجو کردن ازآنها: چو شد مسلم اندر بهشت برین
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به درگاه فرمانده ی کوفه برد
بدان نابکار بد اختر سپرد
هوش مصنوعی: او را به حضور فرمانده کوفه بردند و این شخص بدعاقبت و ناپاک را به او سپردند.
مرآن هم فرستاد نزد یزید
گرامی سر هر دو فرخ شهید
هوش مصنوعی: آن فرد را هم به همراه سر دو شهید نزد یزید بزرگ فرستادند.
یکی نامه بنوشت زی شاه شام
که این نغز خدمت به من شد تمام
هوش مصنوعی: یک نفر نامهای به شاه شام نوشت و در آن بیان کرد که این خدمت زیبا و کامل به من رسیده است.
چنین شاه شامش به پاسخ نوشت
که باد آفرین برتو ای خوش سرشت
هوش مصنوعی: شاه شام در پاسخی که نوشت، اینطور بیان کرده که ای خوشسیرت، تو شایسته تحسینی هستی.
چون از کار مسلم بپرداختی
مرا از وی آسوده دل ساختی
هوش مصنوعی: وقتی که از مسئولیتهای خود به خوبی انجام دادی، من را از نگرانی و دغدغهای که داشتم، راحت کردهای.
به هش باش از زاده ی بوتراب
که ناگه نیارد به کوفه شتاب
هوش مصنوعی: مراقب باش از کسی که از خانوادهی ناچیز و کمارزشی برخاسته است، چون ممکن است ناگهان به سوی قدرت و ثروت روی آورد و به سرعت تصمیماتی بگیرد که برای دیگران مشکلساز باشد.
پس از قتل عم زاده ی شاه دین
دگر هانی آن کشته ی راه دین
هوش مصنوعی: پس از قتل عم زاده ی شاه، دین جدیدی به وجود میآید که آن کشته، نماد راه دین است.
زمذحج نژادان گروهی پلید؟
نشستند وکردند گفت و شنید
هوش مصنوعی: گروهی از نژاد مُذحج که مردمی ناپاک بودند، جمع شدند و به گفتگو و تبادل نظر پرداختند.
که عم زاده ی شاه و سالار ما
فتادند از تیغ کین چون زپا
هوش مصنوعی: عمو زادهی شاه و فرماندهی ما به خاطر کینهها و جنگها به زمین افتادهاند و به شدت آسیب دیدهاند.
روا نیست تنشان به بازارها
کشانند برخاک و بر خارها
هوش مصنوعی: نباید بدنهایشان را به بازارها ببرند و به خاک و خار بکشانند.
بکوشید تا آن بدن های پاک
ستانیم و سازیم پنهان به خاک
هوش مصنوعی: تلاش کنید تا این بدنهای مطهر را بگیریم و به طور مخفیانه در خاک دفن کنیم.
ببستند پیمان و برخاستند
یکی رزم با دشمن آراستند
هوش مصنوعی: پیمانی بستند و آماده شدند تا به نبرد با دشمن بروند.
تن مسلم و هانی پاکزاد
گرفتند ز اهریمن بد نژاد
هوش مصنوعی: بدن پاک و سالم هانی و مسلم را از دست اهریمن بد ذات برداشتند.
به خاک اندرونشان نهان ساختند
وزان پس به ماتم بپرداختند
هوش مصنوعی: آنها را زیر خاک پنهان کردند و سپس به سوگ و اندوه پرداختند.
نکوهش به ناپاک خوی همه
تفوباد بر رای و روی همه
هوش مصنوعی: این بیت به انتقاد از ویژگیها و رفتارهای ناپسند برخی افراد میپردازد و نشان میدهد که چهره و عقاید آنها، تحت تأثیر این خویهای ناپاک قرار دارد. به نوعی، اشاره به این دارد که رفتار ناپسند تأثیر منفی بر نظرات و ظاهر آدمها میگذارد.
که در زندگیشان نگشتند یار
شدند ازپس مرکشان سوگوار
هوش مصنوعی: آنها در زندگیاشان محبت و همراهی نداشتند، اما پس از مرگش به یاد او سوگواری کردند.
چو ازکار مسلم بپرداختم
ز نو باوه گانش سخن ساختم
هوش مصنوعی: وقتی که از کارهای مسلم فارغ شدم، دوباره به وجودش فکر کردم و دربارهاش صحبت کردم.

الهامی کرمانشاهی