گنجور

بخش ۵۳ - مدد فرستادن ابن زیاد بد بنیاد بار دیگر برای محمد ابن اشعث کندی

چو آمد به بدخواه این آگهی
چنان شد کش آید تن از جان تهی
سپاهی فرستاد بیش از نخست
مگر کار بشکسته گردد درست
زهر سو رسید آن سپه خیل خیل
چنان کز بر کوه سر تند سیل
چو اندر رسیدند تیغ آختند
به سوی سپهدار دین تاختند
بدیشان یکی نعره زد نامدار
چو غرنده رعد ازبر کوهسار
بیفراشت با تیغ دست یلی
ازو شد عیان دست و تیغ علی
ز شمشیر آن شهسوار گوان
زهر سوی جویی زخون شد روان
به تیغ سرانداز و زخم درشت
از آن لشگرگشن یک نیمه کشت
هزیمت گرفتند ازو کوفیان
چنو روبهان از هژبر ژیان
چو پور زیاد آگه ازکار شد
دلش پر زاندوه تیمار شد
پی یاری پور اشعث دمان
سپاهی نو آراست آن بد گمان

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو آمد به بدخواه این آگهی
چنان شد کش آید تن از جان تهی
هوش مصنوعی: زمانی که بدخواه به این خبر دست پیدا کرد، به گونه‌ای حیرت‌زده شد که گویا جان از بدنش خارج می‌شود.
سپاهی فرستاد بیش از نخست
مگر کار بشکسته گردد درست
هوش مصنوعی: فرماندهی سپاهی بیشتر از ابتدا فرستاد تا شاید در آینده، کارهای خراب و ناتمام به سامان برسد.
زهر سو رسید آن سپه خیل خیل
چنان کز بر کوه سر تند سیل
هوش مصنوعی: از هر طرف سپاهیان انبوهی به سوی ما آمدند، همان‌طور که سیل تند از بالای کوه سرازیر می‌شود.
چو اندر رسیدند تیغ آختند
به سوی سپهدار دین تاختند
هوش مصنوعی: زمانی که به میدان رسیدند، شمشیرها را کشیدند و به سوی فرمانده دین حمله کردند.
بدیشان یکی نعره زد نامدار
چو غرنده رعد ازبر کوهسار
هوش مصنوعی: او به آن‌ها فریادی بلند کشید، همان‌طور که رعد و برق از دل کوه‌ها صدا می‌دهد.
بیفراشت با تیغ دست یلی
ازو شد عیان دست و تیغ علی
هوش مصنوعی: شخصی با دلاوری و قدرت خود، تیغش را به بلندای آسمان بلند می‌کند و از این کارش، قدرت و شجاعت علی روشن و هویدا می‌شود.
ز شمشیر آن شهسوار گوان
زهر سوی جویی زخون شد روان
هوش مصنوعی: از شمشیر آن شاهزاده دلیر، خون مانند جوی آب جاری شد.
به تیغ سرانداز و زخم درشت
از آن لشگرگشن یک نیمه کشت
هوش مصنوعی: با شمشیر به میدان رفته و زخمی بزرگ بر بدن دارم، از آن لشگری که نصفش را به خاک انداخته‌ام.
هزیمت گرفتند ازو کوفیان
چنو روبهان از هژبر ژیان
هوش مصنوعی: کوفیان از او شکست خوردند، همان‌طور که روباهان از گرگ‌ها می‌هراسند.
چو پور زیاد آگه ازکار شد
دلش پر زاندوه تیمار شد
هوش مصنوعی: وقتی پسر زیاد از کارها باخبر شد، دلش پر از غم و اندوه شد.
پی یاری پور اشعث دمان
سپاهی نو آراست آن بد گمان
هوش مصنوعی: به دنبال کمک از پسر اشعث، در آن لحظه سپاهی جدید و مجهز تشکیل شد، او که هراسان و بدبین بود.