بخش ۳۴ - ذکر نامزد فرمودن امام(ع)پسر عم خود
که مسلم بدش نام و بودش پدر
عقیل سرافراز فرخ گهر
چو آمد فرستاده ی شاه تفت
سوی شاه فرخ سپهدار رفت
شهنشه زمهرش بر خویش خواند
سرو رخ ببوسید و در بر نشاند
فراوان مراو را به پاکی ستود
پس آنگه در از درج گوهر گشود
که ای پور فرخنده نام عقیل
پدر بر پدر از نژاد خلیل
تویی نیروی پشت و بازوی من
به مردانی همترازوی من
تو فرخنده نایب مناب منی
برادر پسر بر به باب منی
تو شمشیر اسلام را جوهری
قریشی نسب هاشمی گوهری
به هرکار رای تو رای من است
گواهم بدین بر خدای من است
بدان کز بزرگان کوفی دیار
رسیده مرا نامه ها بی شمار
به هر نامه پوزش برآراسته
مرا تن به تن سوی خود خواسته
تورا چند روزی زمن پیش تر
سوی کوفه باید بسیج سفر
درآن مرز چون برگرفتی قرار
ببین کز بزرگان کوفی دیار
که امر مرا هست فرمانپذیر؟
که دارد خلاف من اندر ضمیر؟
چو دیدی که با من به مهر اندرند
به فرموده ام جمله فرمانبرند
به نزدم فرستاده ای تیز پای
روان کن که تا بنگرم چیست رای
وزان پس به بر خواند فرخ دبیر
به مشک وگلاب و عبیر و حریر
یکی نامه بنوشت و مهرش نهاد
به دست پسر عم فرخنده داد
ببوسید مسلم برگاه شاه
وزان پس سوی کوفه پیمود راه
بخش ۳۳ - درذکر نامه های اهل کوفه و مضمون آنها: چنین بد گزین همه نامه هابخش ۳۵ - رفتن جناب مسلم به مدینه ی طیبه: شدآنگه زبطحا زمین رهسپار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
که مسلم بدش نام و بودش پدر
عقیل سرافراز فرخ گهر
هوش مصنوعی: مسلم، پسر عقیل، دارای نام نیکو و پدرش از خانوادهای سرآمد و خوشبخت است.
چو آمد فرستاده ی شاه تفت
سوی شاه فرخ سپهدار رفت
هوش مصنوعی: وقتی پیامآور شاه به سوی شاه پیروزمند رفت، سپهدار نیز راهی او شد.
شهنشه زمهرش بر خویش خواند
سرو رخ ببوسید و در بر نشاند
هوش مصنوعی: پادشاه از محبت خودش به محبوبش دعوت کرد، صورت زیبا او را بوسید و در آغوش گرفت.
فراوان مراو را به پاکی ستود
پس آنگه در از درج گوهر گشود
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم او را به خاطر پاکیاش ستایش کردند و سپس او دروازهای به سوی درون خود گشود که در آن جواهرات پنهان وجود داشت.
که ای پور فرخنده نام عقیل
پدر بر پدر از نژاد خلیل
هوش مصنوعی: ای پسر خوشنام، عقیل، که پدرت از نسل ابراهیم خلیل است.
تویی نیروی پشت و بازوی من
به مردانی همترازوی من
هوش مصنوعی: تو نیروی حمایتی و قدرتی هستی که من به آن تکیه میکنم و به مردانگی من قوت میبخشی.
تو فرخنده نایب مناب منی
برادر پسر بر به باب منی
هوش مصنوعی: تو خوشبختی و نماینده من هستی، برادر، تو پسر و وارث منی.
تو شمشیر اسلام را جوهری
قریشی نسب هاشمی گوهری
هوش مصنوعی: تو نشانه قدرت و اصالت اسلامی، از نسل قریش و یک گوهری ارزشمند هستی.
به هرکار رای تو رای من است
گواهم بدین بر خدای من است
هوش مصنوعی: هر تصمیم تو را من هم قبول دارم و برای این موضوع به خداوند شاهد میزنم.
بدان کز بزرگان کوفی دیار
رسیده مرا نامه ها بی شمار
هوش مصنوعی: بدان که از بزرگانی در کوفه نامههای زیادی به من رسیده است.
به هر نامه پوزش برآراسته
مرا تن به تن سوی خود خواسته
هوش مصنوعی: به هر نامهای که مینویسم، از تو عذرخواهی میکنم و هر لحظه دلم میخواهد که به سمت تو بیایم.
تورا چند روزی زمن پیش تر
سوی کوفه باید بسیج سفر
هوش مصنوعی: تو باید به سفر به سوی کوفه بروی و چند روز زودتر از من راهی شوی.
درآن مرز چون برگرفتی قرار
ببین کز بزرگان کوفی دیار
هوش مصنوعی: در آن سرزمین، وقتی به خاطر گرفتاریها و مشکلاتی که داشتی آرامش پیدا کردی، به یاد بزرگان و شخصیتهای مهم کوفیان در آن دیار بیفت.
که امر مرا هست فرمانپذیر؟
که دارد خلاف من اندر ضمیر؟
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که آیا کسی هست که بتواند به خواستهها و دستورات من عمل کند؟ چرا که در دل او افکاری وجود دارد که با من در تضاد است.
چو دیدی که با من به مهر اندرند
به فرموده ام جمله فرمانبرند
هوش مصنوعی: زمانی که میبینی که مردم با محبت و مهربانی با من رفتار میکنند، بدان که به خواسته من همه آنها اطاعت میکنند.
به نزدم فرستاده ای تیز پای
روان کن که تا بنگرم چیست رای
هوش مصنوعی: به نزد من کسی را فرستادهای که سریع بیاید تا ببینم چه نظری دارد.
وزان پس به بر خواند فرخ دبیر
به مشک وگلاب و عبیر و حریر
هوش مصنوعی: سپس دبیر خوشذوق و خوشبیان با عطر مشک و گلاب و عطر عبیر و پارچهی حریر به جمع آمد و مراسم را آغاز کرد.
یکی نامه بنوشت و مهرش نهاد
به دست پسر عم فرخنده داد
هوش مصنوعی: یک نفر نامهای نوشت و بر روی آن مهر زد و آن را به پسر عموی خود که خوشبخت بود، داد.
ببوسید مسلم برگاه شاه
وزان پس سوی کوفه پیمود راه
هوش مصنوعی: مسلم بر درگاه شاه بوسه زد و سپس به سمت کوفه راهی شد.