گنجور

بخش ۲۳ - بدرود امام(ع)با قبر مقدس برادر

بسی مویه ها کرد و پوزش نمود
چنان چون سزاوار آن شاه بود
چو ازکشور شب سوی مرز روز
بسیج سفر کرد گیتی فروز
به کاخ ولایت امام زمان
شد ازقبر فرخ برادر چمان
غلامان و یاران خود را سرود
که زی بار بستن گرایید زود
بسی اشتر راهور آورید
بسی هودج زرنگار آورید
که ناگه زدرگاه شه مویه خاست
نوانگشت از آن کوی برچرخ راست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بسی مویه ها کرد و پوزش نمود
چنان چون سزاوار آن شاه بود
هوش مصنوعی: او بسیار گریه و زاری کرد و از خدا عذرخواهی کرد، چنان که شایسته آن پادشاه بود.
چو ازکشور شب سوی مرز روز
بسیج سفر کرد گیتی فروز
هوش مصنوعی: هنگامی که شب به سمت روز حرکت می‌کند، سفری آغاز می‌شود که دنیا را روشن می‌سازد.
به کاخ ولایت امام زمان
شد ازقبر فرخ برادر چمان
هوش مصنوعی: به محلی که امام زمان (عج) در آن فرمانروایی می‌کند، از آرامگاه برادر فرخ وارد شدم و مشغول تفکر و تأمل شدم.
غلامان و یاران خود را سرود
که زی بار بستن گرایید زود
هوش مصنوعی: باید به خدمتگزاران و دوستان خود بگویی که آماده شوند و به سرعت حرکت کنند.
بسی اشتر راهور آورید
بسی هودج زرنگار آورید
هوش مصنوعی: بسیاری از شتران را برای سفر آماده کنید و هودج‌های زیبای طلایی را با خود بیاورید.
که ناگه زدرگاه شه مویه خاست
نوانگشت از آن کوی برچرخ راست
هوش مصنوعی: ناگهان از درگاه پادشاه صدای ناله‌ای بلند شد و از آن دوزخ، به سمت راست چرخید.