گنجور

شمارهٔ ۱

ای از تو محیط مرکز خاک
نه منظر برکشیده افلاک
روزی ده ممکنات جودت
نام آمده واجب الوجودت
ای کرده زبان هر سخن ساز
از تو درِ مخزن سخن باز
جز بر تو نمی سزد ستایش
الا به تو نیست خویش نیایش
ای نور ده چراغ بینش
موجود ز جودت آفرینش
برتر ز خیال خلق ذاتت
سرگشته عقول در صفاتت
حسن از تو گرفته خلعت ناز
عشق از تو نیاز کرده آغاز
بی مثل و شریک و بی نظیری
قیّوم و مهیمن و قدیری
کاخ فلک از تو برکشیده
سطح زمی از تو آرمیده
خورشید به بر قبای زربفت
پوشیده و از تو کرده هر هفت
پاکان همه عاشق جمالت
سرمست ز باده ی خیالت
شاد از تو به بخت عشق سرمد
سر دفتر عاشقان محمد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای از تو محیط مرکز خاک
نه منظر برکشیده افلاک
هوش مصنوعی: ای کسی که وجودش مانند مرکز زمین است و جهان به دور او می‌چرخد، نه تنها زیبایی‌های آسمان را به نمایش گذاشته‌ای، بلکه به نوعی همه چیز را تحت تأثیر قرار داده‌ای.
روزی ده ممکنات جودت
نام آمده واجب الوجودت
هوش مصنوعی: روزی روزگاری، هر چیز و هر امکانی به خاطر بخشندگی و عظمت وجود تو نامگذاری شده و به وجود آمده است.
ای کرده زبان هر سخن ساز
از تو درِ مخزن سخن باز
هوش مصنوعی: ای کسی که هر زبانی به تو جلوه می‌کند و سخنان زیبا از تو می‌نویسند، دروازه‌ معرفت و هنر سخنوری تو همیشه گشوده است.
جز بر تو نمی سزد ستایش
الا به تو نیست خویش نیایش
هوش مصنوعی: تنها تو شایسته‌ی ستایش هستی و هیچ‌کس دیگری لایق نیایش نیست.
ای نور ده چراغ بینش
موجود ز جودت آفرینش
هوش مصنوعی: ای روشنگر و هدایتگر، تو که به حقیقت و علم، روشنی می‌بخشی و از بخشش‌های خود، آفرینش را شکل می‌دهی.
برتر ز خیال خلق ذاتت
سرگشته عقول در صفاتت
هوش مصنوعی: فکر و تصور انسان‌ها از وجود تو بالاتر است و عقل‌ها در درک ویژگی‌های تو بهت زده و گیج هستند.
حسن از تو گرفته خلعت ناز
عشق از تو نیاز کرده آغاز
هوش مصنوعی: زیبایی از تو بهره‌مند شده و عشق، از تو خواسته است که محبتش را آغاز کنی.
بی مثل و شریک و بی نظیری
قیّوم و مهیمن و قدیری
هوش مصنوعی: که هیچ نظیر و شریکی ندارد، همواره نگهدارنده و تسلط‌دهنده و توانمند است.
کاخ فلک از تو برکشیده
سطح زمی از تو آرمیده
هوش مصنوعی: پناهگاه آسمان به خاطر تو ساخته شده و زمین به خاطر تو آرامش یافته است.
خورشید به بر قبای زربفت
پوشیده و از تو کرده هر هفت
هوش مصنوعی: خورشید در آغوش خود، لباس زربفتی بر تن کرده و از تو هفت نصیب کرده است.
پاکان همه عاشق جمالت
سرمست ز باده ی خیالت
هوش مصنوعی: نگاهی به زیبایی تو، دل‌های پاک را مسحور کرده و آن‌ها را در شوری عمیق غرق کرده است.
شاد از تو به بخت عشق سرمد
سر دفتر عاشقان محمد
هوش مصنوعی: شادمان از تو، ای عشق جاودانه، که آغازگر دفتر عاشقانه محمد هستی.

حاشیه ها

1403/01/02 09:04
رضا از کرمان

سلام 

 در مصرع دوم علاوه براینکه، خویش وزن را  بهم زده معنای درستی را هم القا نمیکنه باید خوش باشه احتمالا .مضافاً در مصرع دوم بیت  نهم زمن درسته  وزمی معنی ندارد در اینجا .

 شاد باشید

1403/01/02 19:04
کژدم

درود

زمی همان زمین است. نمونه‌ای از نظامی

اساسی که در آسمان و زمی‌ست

به اندازهٔ فکرت آدمی‌ست

در بیتی هم که شما به آن اشاره کردید سطح زمی، همان سطح زمین است.

1403/01/02 20:04
رضا از کرمان

درود برشما

  مرسی یک مثال دیگر از فردوسی

جهان آفریدی به این خرمی

که از آسمان نیست پیدا زمی