گنجور

شمارهٔ ۶ - ایضاً له مخمس در مدح علاءالدین محمد

در حضرت با نصرت مخدوم حقیقی
مستجمع انواع هنر بحر فضایل
دستور فلک رتبه علاء دول و دین
آنکس که بود درگه او کهف افاضل
زمین بوس من عرضه دار ایصبا
در حیز تقریر نگنجد که چسانست
شوق من دلخسته بدان شکل و شمایل
از حضرت عزت شهدالله که شب و روز
خواهم بتضرع که بود کام تو حاصل
مبادا بجز مستجاب این دعا
من بنده که دارم رقم مهر تو بر جان
کردم بهوا داری تو قطع منازل
احرام در قبله اقبال گرفتم
و آیند بدین قبلگه اعیان قبایل
بامید الطاف بی منتها
شک نیست که دلسوختگان شور برآرند
جائیکه بدانند که عذبست مناهل
من بنده هم امید کرم دارم و خود هست
پیوسته بر احوال رهی لطف تو شامل
برین لطف واجب بود شکرها
تصدیع گذشت از حد و ابرام ز غایت
دانم که ندارد سر این صاحب عادل
تا نام و نشان باشد از اقبال و زادبار
تا هست بدو نیک اثر مدبر و مقبل
مباد از تو اقبال هرگز جدا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در حضرت با نصرت مخدوم حقیقی
مستجمع انواع هنر بحر فضایل
هوش مصنوعی: در کنار حمایت و یاری از آقای حقیقی، همهٔ انواع هنر و فضایل جمع شده است.
دستور فلک رتبه علاء دول و دین
آنکس که بود درگه او کهف افاضل
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به فردی دارد که در جایگاه والایی از قدرت و علم قرار دارد. او از فضیلت و علم برخوردار است و مکانی که در آن حضور دارد، به منزله یک پناهگاه برای نیکان و اهل فضل به شمار می‌رود. این فرد در حقیقت نماینده‌ای از برتری‌ها و ارزش‌های بالا در جامعه است.
زمین بوس من عرضه دار ایصبا
هوش مصنوعی: ای صبا، زمین را به من بوسه بده.
در حیز تقریر نگنجد که چسانست
شوق من دلخسته بدان شکل و شمایل
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق من به تو به حدی است که نمی‌توانم به خوبی توصیفش کنم، به‌ویژه وقتی که به شکل و حالت تو فکر می‌کنم. دلbroken من این احساس را بیشتر نمایان می‌کند.
از حضرت عزت شهدالله که شب و روز
خواهم بتضرع که بود کام تو حاصل
هوش مصنوعی: از خداوند بزرگ می‌خواهم که در طول شب و روز با زاری و درخواست، آرزوی برآورده شدن خواسته‌ات را داشته باشم.
مبادا بجز مستجاب این دعا
هوش مصنوعی: مبادا که این دعا جز اینکه مستجاب شود، نتیجه‌ای دیگر داشته باشد.
من بنده که دارم رقم مهر تو بر جان
کردم بهوا داری تو قطع منازل
هوش مصنوعی: من، بنده‌ای هستم که مهر و محبت تو را در وجودم حس کرده‌ام و با تمام وجود این عشق را در دل دارم، اما تو به نظر می‌رسد که برای من اهمیتی قائل نیستی و مرا از خود دور می‌کنی.
احرام در قبله اقبال گرفتم
و آیند بدین قبلگه اعیان قبایل
هوش مصنوعی: من لباس احرام را به سمت کعبه پوشیدم و به زودی به این مکان مقدس، که محل تجمع قبایل است، خواهم رسید.
بامید الطاف بی منتها
هوش مصنوعی: با امید لطف‌های بی‌پایان و بی‌دریغ.
شک نیست که دلسوختگان شور برآرند
جائیکه بدانند که عذبست مناهل
هوش مصنوعی: بدون شک افرادی که دلسوخته و عاشق هستند، در جایی که بدانند آبشخورهای خوشبختی وجود دارد، شور و شوقی ایجاد می‌کنند.
من بنده هم امید کرم دارم و خود هست
پیوسته بر احوال رهی لطف تو شامل
هوش مصنوعی: من به لطف و رحمتی که از تو دریافت می‌کنم امیدوارم و همیشه در حال و وضع خودم به یاد مهربانی‌ها و توجهات تو هستم.
برین لطف واجب بود شکرها
هوش مصنوعی: این محبت و نعمت بزرگ بود که قدردانی و شکرگزاری نسبت به آن واجب است.
تصدیع گذشت از حد و ابرام ز غایت
دانم که ندارد سر این صاحب عادل
هوش مصنوعی: گذشت و سختی کار از حد و اندازه فراتر رفته و می‌دانم که این فرد عادل، پایانی ندارد.
تا نام و نشان باشد از اقبال و زادبار
تا هست بدو نیک اثر مدبر و مقبل
هوش مصنوعی: تا زمانی که نشانه‌ای از خوشبختی و زادگاه خوب وجود دارد، تأثیرات مثبت شخصی که تدبیر و آینده‌نگری دارد، باقی خواهد ماند.
مباد از تو اقبال هرگز جدا
هوش مصنوعی: مبادا که خوشبختی‌ام از تو دور شود.