شمارهٔ ١١ - مخمس
تا چند عمر خود بجوانان بسر کنیم
من بعد ما ز عشق مجازی حذر کنیم
در سینه هر چه هست ز غیرش بدر کنیم
ایدل بیا ز دنیی و عقبی گذر کنیم
با یاد دوست از همه قطع نظر کنیم
آن قادریکه خیل ملک از جلال اوست
چندین هزار گوی و مگوی از سئوال اوست
ارض و سما و عرش ز وصف کمال اوست
ذرات کاینات حجاب جمال اوست
آهی کشیم و آنهمه زیر و زبر کنیم
آن پیر پاک در صدف اینچنین بسفت
ذکر حدیث لعل ترا در دلش نهفت
هجر ترا کشید بهر کس سخن نگفت
گفتم که چیست حال منت تا ابد بگفت
با وعده وصال ترا در بدر کنیم
با ما ز لطف خویش سفر وعده کرد یار
نقد صفا ز نخل ثمر وعده کرد یار
یکحرف ازان دو لعل شکر وعده کرد یار
دیدار خود بملک دگر وعده کرد یار
خیزید عاشقان همه عزم سفر کنیم
در راه دوست اینهمه سوز و گداز چیست
مستغرق جمال ترا از نماز چیست
اندر نماز عشق مجازی نیاز چیست
ابن یمین حکایت دور و دراز چیست
عشقست هر چه هست سخن مختصر کنیم
شمارهٔ ١٠ - مستزاد: با جمع بتان صحبت سنگین چه خوش آیدشمارهٔ ١٢ - وله ترکیب در مرثیه فوت مولانا بهاءالدین و تاریخ فوت او: ایدوستان ز صبر قبائی ببر کنید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا چند عمر خود بجوانان بسر کنیم
من بعد ما ز عشق مجازی حذر کنیم
هوش مصنوعی: چقدر باید عمر خود را در کنار جوانان بگذرانیم؟ از این به بعد از عشقهای بیمحتوا و سطحی دوری کنیم.
در سینه هر چه هست ز غیرش بدر کنیم
ایدل بیا ز دنیی و عقبی گذر کنیم
هوش مصنوعی: در دل هر چه داریم باید از غیر محبوب خالی کنیم، ای معشوق، بیایید و از این دنیا و مسائل آن گذر کنیم.
با یاد دوست از همه قطع نظر کنیم
هوش مصنوعی: با یاد دوست، همه چیز را فراموش کنیم.
آن قادریکه خیل ملک از جلال اوست
چندین هزار گوی و مگوی از سئوال اوست
هوش مصنوعی: آن کسی که قدرتش باعث افتخار و عظمت فرشتگان است، بسیار سخنها و پرسشها در مورد او وجود دارد.
ارض و سما و عرش ز وصف کمال اوست
ذرات کاینات حجاب جمال اوست
هوش مصنوعی: زمین و آسمان و عرش به دلیل کمال او وجود دارند و ذرات عالم مانعی برای دیدن زیبایی او هستند.
آهی کشیم و آنهمه زیر و زبر کنیم
هوش مصنوعی: ما از دل نالهای میزنیم و همه چیز را به هم میریزیم.
آن پیر پاک در صدف اینچنین بسفت
ذکر حدیث لعل ترا در دلش نهفت
هوش مصنوعی: آن فرد سالخورده و پاک، در دل این صدف، داستانی را به ویژه دربارهی لعل (گوهری) در دل خود پنهان کرده است.
هجر ترا کشید بهر کس سخن نگفت
گفتم که چیست حال منت تا ابد بگفت
هوش مصنوعی: دوست داشتن تو باعث شد که دیگران را فراموش کنم و از کسی حرفی نزنم. وقتی پرسیدند حال و احوال تو چطور است، جواب دادم که این حال تا ابد ادامه خواهد داشت.
با وعده وصال ترا در بدر کنیم
هوش مصنوعی: با امید دیدار تو، دوری را تحمل میکنیم.
با ما ز لطف خویش سفر وعده کرد یار
نقد صفا ز نخل ثمر وعده کرد یار
هوش مصنوعی: یار با محبت و مهربانیاش به ما وعده سفر داده و از درخت نخل میوه خوشبو و شیرین را وعده کرده است.
یکحرف ازان دو لعل شکر وعده کرد یار
دیدار خود بملک دگر وعده کرد یار
هوش مصنوعی: یاری وعده داد که یک کلام از لبان شیرینش بگوید و دیدار خود را به زمانی دیگر و به مکانی دیگر موکول کرد.
خیزید عاشقان همه عزم سفر کنیم
هوش مصنوعی: ای عاشقان، برخیزید و آماده سفر شوید.
در راه دوست اینهمه سوز و گداز چیست
مستغرق جمال ترا از نماز چیست
هوش مصنوعی: در مسیر دوست، این همه مشکلات و درد و رنج برای چیست؟ وقتی که غرق جمال تو هستم، برای چه به نماز اهمیت دهم؟
اندر نماز عشق مجازی نیاز چیست
ابن یمین حکایت دور و دراز چیست
هوش مصنوعی: در میان عشق دنیوی، چرا به نیاز فکر کنیم؟ این داستان طولانی و پیچیده چیست؟
عشقست هر چه هست سخن مختصر کنیم
هوش مصنوعی: هر آنچه که هست، نشان از عشق است، پس بیایید سخن را کوتاه کنیم.