شمارهٔ ۱۲ - چیستان
چیست آن دریا که دارد بر سر آتش قرار
آتش اندر زیر و آبش تیز تاب و شعله وار
موج دریاها ز آب و موج او از آتش است
آب او چون آب دریاها نباشد خاکسار
آب او جوشان و در وی ماهیان بوالعجب
جوشن هر یک ز سیم خام یا زر عیار
ماهیان در وی بسان صوفیان خرقه پوش
سر بر آورده بر قاصی ولی بی اختیار
هر یکی چون زاهدی اندر ریاضت خانه ئی
چرخ گردان میستاند خرقه ز ایشان تار تار
بیگناهی چند اندر تیره آبی غوطه ور
بسته اندر گردن هریک طنابی استوار
بر کنار آب او استاد قدرت منتظر
تا برآرد از وجود کی بیک ز ایشان دمار
مرده ئی چندند از سیفور و اطلسشان کفن
و آن کفن ز ایشان رباید چرخ دون نباش وار
ز انبیا و اولیا نشمارد ایشان را خرد
لیک دارند از نبی و از ولی هر یک شعار
گاه چون یونس گرفتارند اندر بطن حوت
گاه چون منصور شان منزل بود بالای دار
شد تن ابن یمین چون تار ابریشم ز فکر
تا ز ابریشم کشی ناگه شد این سر آشکار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چیست آن دریا که دارد بر سر آتش قرار
آتش اندر زیر و آبش تیز تاب و شعله وار
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک دریا میپردازد که بر بالای آتش قرار دارد. در زیر این دریا، آتش وجود دارد و در عین حال آب آن به سرعت در حال حرکت است و مانند شعلهای میدرخشد. به طور کلی، تصوری از تضاد بین آتش و آب را به تصویر میکشد که هر دو در هم تأثیرگذارند.
موج دریاها ز آب و موج او از آتش است
آب او چون آب دریاها نباشد خاکسار
هوش مصنوعی: موجهای دریاها به خاطر آب تشکیل میشوند، اما موج او (اشاره به شخص یا چیزی خاص) از آتش ناشی میشود. آب او به هیچوجه شبیه آب دریاها نیست، بلکه با خاکساری توصیف میشود.
آب او جوشان و در وی ماهیان بوالعجب
جوشن هر یک ز سیم خام یا زر عیار
هوش مصنوعی: آب او بسیار خروشان و در آن ماهیانی شگفتانگیز وجود دارند که هرکدام از جنس نقره یا طلا هستند.
ماهیان در وی بسان صوفیان خرقه پوش
سر بر آورده بر قاصی ولی بی اختیار
هوش مصنوعی: ماهیها در آب مثل صوفیان که لباس خاص خود را به تن دارند، سر از آب بیرون آوردهاند و در عین حال نمیتوانند ارادهای در این کار داشته باشند.
هر یکی چون زاهدی اندر ریاضت خانه ئی
چرخ گردان میستاند خرقه ز ایشان تار تار
هوش مصنوعی: هر کسی مانند زاهدی در تلاش و زحمت است، اما در پی زندگی مادی و دنیا به دور از روحانیت غرق شده و تنها ظاهری از زهد را به نمایش میگذارد.
بیگناهی چند اندر تیره آبی غوطه ور
بسته اندر گردن هریک طنابی استوار
هوش مصنوعی: در دنیای پر تلاطم و مشکلات، انسانهای بیگناهی وجود دارند که هرکدام در مشکلات و سختیها غرق شدهاند و برای رهایی از این وضعیت، به چیزی محکم و استوار نیاز دارند. این طناب، نمادی از امید و نجات است که به هر یک از آنها کمک میکند تا از بحرانها بیرون بیایند.
بر کنار آب او استاد قدرت منتظر
تا برآرد از وجود کی بیک ز ایشان دمار
هوش مصنوعی: بر کنار آب، او ایستاده و منتظر است تا ببیند از وجود کی، یکی از این افراد نابود میشود.
مرده ئی چندند از سیفور و اطلسشان کفن
و آن کفن ز ایشان رباید چرخ دون نباش وار
هوش مصنوعی: تعدادی از مردگان هستند که با پارچههای سیفور و اطلس خود دفن شدهاند و آن کفنها را سرنوشت پست از آنها میگیرد. نباید مثل آنها باشیم.
ز انبیا و اولیا نشمارد ایشان را خرد
لیک دارند از نبی و از ولی هر یک شعار
هوش مصنوعی: خرد نمیتواند این افراد را در زمره انبیا و اولیا حساب کند، اما آنها هر یک نشانهای از پیامبر و ولی را با خود دارند.
گاه چون یونس گرفتارند اندر بطن حوت
گاه چون منصور شان منزل بود بالای دار
هوش مصنوعی: گاهی انسانها مانند یونس در شکم ماهی به دام میافتند و در شرایط سخت و ناامید کنندهای قرار میگیرند، و گاهی مانند منصور در اوج قدرت و عظمت خود، در مکانهای بلندی قرار دارند.
شد تن ابن یمین چون تار ابریشم ز فکر
تا ز ابریشم کشی ناگه شد این سر آشکار
هوش مصنوعی: تن ابن یمین مانند تار ابریشم نازک و شکننده شده است، به طوری که از تفکر و تاملش، ناگهان تمام راز و حقیقتش نمایان میشود.