گنجور

شمارهٔ ٨ - در پند و اندرز

شرط و آداب خدمت سلطان
بر شمارم مگر رسی تو بدان
کارش آراستن بصدق و صفا
بر پی او شدن بچشم رضا
آنکه از خود برد خداوندش
تا توانی بخود مپیوندش
بی نصیحت مباش دمسازش
با کس اندر میان منه رازش
هر که خشنود گشت شاه از او
بر نگردی بهیچ راه از او
راز خود را نهان مدار از شاه
برعطای کمش مزید مخواه
با تو ابن یمین شرایط گفت
در شهوار جمله بود که سفت
بندگی شهت اگر هوسست
این شرایط در این طریق بسست
خوشا آنکس که در راه توکل
تواند کرد محنتها تحمل
توکل آن بود کاندر ره حج
نهی بی ترس پای اندر ره حج
نباشد بیمت از دزد و حرامی
بعون حق بدان حضرت خرامی
بود نوع دگر نیز ای خردمند
بگویم کان توکل چون نمایند
ز بهر دین سلاح جنگ پوشی
بهنگام غزا با جان بکوشی
نترسی از فنای زندگانی
که آن باشد بقای زندگانی
دگر نوع از توکل با تو گویم
که تا هستم جز این ره را نپویم
فشانی دست بر مالی و جاهی
باستظهار الطاف الهی
یقین دانی که دارای حیاتت
رساند رزق تا وقت وفاتت
توکل آن نباشد ای برادر
که در کنجی نشینی زار و مضطر
نهاده چشم تا نانی که آرد
که آید از درو با خود چه دارد
بود زینگونه نان خوردن حرامت
وزین بد نامیی باشد تمامت
بود راه توکل سخت دشوار
مپندار ایعزیز این راه را خوار
برین ره جز دلیری می نپوید
فنای مال و جان هر کس نجوید
ز راه ابن یمینت کرد آگاه
ز هی دولت اگر پوئی بدین راه
هر که در محنتی گرفتارست
صبر او را نکوترین کارست
ز انتظار ار چه باشدش سوزی
سهل باشد که عاقبت روزی
یا قدم در ره مراد نهد
یا از آن انتظار باز رهد
امتحان کرده ایم و دانسته
بصبوری گشاده شد بسته
تو هم ابن یمین برین میباش
مگذران عمر خود ببوک و بکاش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شرط و آداب خدمت سلطان
بر شمارم مگر رسی تو بدان
هوش مصنوعی: اگر تو به من دسترسی پیدا کنی، من می‌توانم درباره شروط و آداب خدمتگزاری به سلطان صحبت کنم.
کارش آراستن بصدق و صفا
بر پی او شدن بچشم رضا
هوش مصنوعی: وظیفه او آماده‌سازی و تزئین کردن چیزی با صداقت و پاکی است و وقتی به او نگاه می‌کنی، باید با رضایت به او ملحق شوی.
آنکه از خود برد خداوندش
تا توانی بخود مپیوندش
هوش مصنوعی: هرکس که خداوند او را به خود مشغول کرده، سعی کن تا جایی که می‌توانی از خودت دورش کنی و به او پیوند ندهی.
بی نصیحت مباش دمسازش
با کس اندر میان منه رازش
هوش مصنوعی: نزدیک کسی نباش که او را نصیحت نمی‌کنی، راز او را با دیگران در میان نگذار.
هر که خشنود گشت شاه از او
بر نگردی بهیچ راه از او
هوش مصنوعی: هر کس که مورد رضایت شاه قرار گیرد، هرگز نباید از او دور شود و باید همیشه در کنار او بماند.
راز خود را نهان مدار از شاه
برعطای کمش مزید مخواه
هوش مصنوعی: راز خود را از شاه مخفی نکن و از او چیزی بیشتر از آنچه به تو داده است، نخواه.
با تو ابن یمین شرایط گفت
در شهوار جمله بود که سفت
هوش مصنوعی: با تو در بزم و لذت‌های زندگی، همه چیز به شدت و قوت بود.
بندگی شهت اگر هوسست
این شرایط در این طریق بسست
هوش مصنوعی: اگر خواهان بندگی شاهی هستی، باید بدانی که شرایط و الزامات این راه کاملاً مشخص و ضروری است.
خوشا آنکس که در راه توکل
تواند کرد محنتها تحمل
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که می‌تواند در مسیر اعتماد و توکل به خدا، مشکلات و سختی‌ها را تحمل کند.
توکل آن بود کاندر ره حج
نهی بی ترس پای اندر ره حج
هوش مصنوعی: توکل یعنی وقتی که در مسیر حج حرکت می‌کنی، بدون هیچ نگرانی و ترسی پای در این راه بگذاری.
نباشد بیمت از دزد و حرامی
بعون حق بدان حضرت خرامی
هوش مصنوعی: نگران نباش از دزدان و کسانی که حقوق دیگران را ضایع می‌کنند، زیرا با کمک خداوند و با عنایت آن حضرت، به ایمنی و آرامش می‌رسی.
بود نوع دگر نیز ای خردمند
بگویم کان توکل چون نمایند
هوش مصنوعی: ای خردمند، بگویم نوع دیگری از توکل وجود دارد که چگونه باید آن را نشان داد.
ز بهر دین سلاح جنگ پوشی
بهنگام غزا با جان بکوشی
هوش مصنوعی: برای حفظ دین، در میدان جنگ آماده نبرد هستی و با تمام وجود تلاش می‌کنی.
نترسی از فنای زندگانی
که آن باشد بقای زندگانی
هوش مصنوعی: از نابودی زندگی نترس، زیرا این نابودی خود به معنای جاودانگی زندگی است.
دگر نوع از توکل با تو گویم
که تا هستم جز این ره را نپویم
هوش مصنوعی: من نوع دیگری از توکل را به تو می‌گویم؛ تا زمانی که هستم، جز راهی که در پیش دارم، راه دیگری را نمی‌سیرم.
فشانی دست بر مالی و جاهی
باستظهار الطاف الهی
هوش مصنوعی: دست به کار شو و با تلاش و بهره‌گیری از نعمت‌های خداوند، در زندگی‌ات پیشرفت کن.
یقین دانی که دارای حیاتت
رساند رزق تا وقت وفاتت
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مطمئن باش که زندگی‌ات تا زمانی که هستی، روزی و نیازهای تو را تأمین خواهد کرد.
توکل آن نباشد ای برادر
که در کنجی نشینی زار و مضطر
هوش مصنوعی: توکل به این معنا نیست که در گوشه‌ای بنشینی و نگران و درمانده باشی.
نهاده چشم تا نانی که آرد
که آید از درو با خود چه دارد
هوش مصنوعی: چشم به راه نشسته‌ام تا ببینم نانی که از در می‌آید، چه چیزی به همراه دارد.
بود زینگونه نان خوردن حرامت
وزین بد نامیی باشد تمامت
هوش مصنوعی: اگر به این شیوه زندگی کنی و نان بخوری، کار حرامی انجام داده‌ای و این بدنامی تمام شخصیت تو را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بود راه توکل سخت دشوار
مپندار ایعزیز این راه را خوار
هوش مصنوعی: عزیزم، گمان نکن که مسیر توکل و اعتماد به خدا سخت و دشوار است، این راه بسیار با ارزش و ارزشمند است.
برین ره جز دلیری می نپوید
فنای مال و جان هر کس نجوید
هوش مصنوعی: در این مسیر جز با شجاعت نمی‌توان پیش رفت و هیچ‌کس به دنبال از دست دادن مال و جانش نیست.
ز راه ابن یمینت کرد آگاه
ز هی دولت اگر پوئی بدین راه
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از نعمت و خوشبختی آگاه شوی، باید از مسیر ابن یمینت پیروی کنی.
هر که در محنتی گرفتارست
صبر او را نکوترین کارست
هوش مصنوعی: هر کسی که در سختی و مشکلات قرار دارد، باید با صبر و بردباری خود برخورد کند؛ چرا که این صبر بهترین و شایسته‌ترین عمل است.
ز انتظار ار چه باشدش سوزی
سهل باشد که عاقبت روزی
هوش مصنوعی: اگرچه در انتظار سوز و درد وجود دارد، اما در نهایت تسکین و روزی خوبی پیش خواهد آمد.
یا قدم در ره مراد نهد
یا از آن انتظار باز رهد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فرد یا باید قدم در راه رسیدن به خواسته‌هایش بگذارد، یا از انتظار برای رسیدن به آن‌ها دست بکشد.
امتحان کرده ایم و دانسته
بصبوری گشاده شد بسته
هوش مصنوعی: ما تجربه کرده‌ایم و فهمیده‌ایم که با صبر و حوصله، مشکلات و گره‌ها حل خواهند شد و راه باز می‌شود.
تو هم ابن یمین برین میباش
مگذران عمر خود ببوک و بکاش
هوش مصنوعی: تو هم مثل ابن یمین در این دنیا زندگی کن و عمرت را در خوشی و دلخوشی بگذران.