گنجور

شمارهٔ ٧٧

اکسیر اعظم است در این روزگار کو
حلقه بگوش دنیی نا پایدار نیست
یکدل در اینزمانه نیابی که روز و شب
بر مرکب هوای طبیعت سوار نیست
با هر که ساعتی بنشینی هوای او
جز در فضایل زر کامل عیار نیست
میر و وزیر و مفتی و شیخ و مرید را
مانند باد هرزه رو و خاکسار نیست
آنکس فراز مسند شاهی نهد قدم
کاو را بتخت و افسر و زر افتخار نیست
فردا کسی شراب سعادت خورد مدام
کامروز از شراب هوا در خمار نیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اکسیر اعظم است در این روزگار کو
حلقه بگوش دنیی نا پایدار نیست
هوش مصنوعی: در این زمانه، چیزی بسیار ارزشمند و نایاب وجود دارد که به مانند گنجی در دست کسانی است که خود را به دنیا وابسته نکرده‌اند و از ناپایداری‌های آن دوری می‌کنند.
یکدل در اینزمانه نیابی که روز و شب
بر مرکب هوای طبیعت سوار نیست
هوش مصنوعی: در این زمانه، نمی‌توانی کسی را پیدا کنی که دلش یک‌دست باشد، زیرا همه در حالتی هستند که تحت تأثیر خواسته‌های طبیعی و متغیرهای زندگی قرار دارند.
با هر که ساعتی بنشینی هوای او
جز در فضایل زر کامل عیار نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که با او مدتی را بگذرانی، فقط در ویژگی‌های خوب و ارزشمند او می‌توانی به چیزهای باارزش و جاندار پی ببری.
میر و وزیر و مفتی و شیخ و مرید را
مانند باد هرزه رو و خاکسار نیست
هوش مصنوعی: پیشوایان، روحانیون و پیروانشان، مانند بادی بی‌هدف و خاکی بی‌ارزش نیستند.
آنکس فراز مسند شاهی نهد قدم
کاو را بتخت و افسر و زر افتخار نیست
هوش مصنوعی: کسی که بر تخت و مقام شاهی قرار می‌گیرد، باید در خود شایستگی و افتخاری واقعی داشته باشد؛ در غیر این صورت، هیچ ارزشی ندارد.
فردا کسی شراب سعادت خورد مدام
کامروز از شراب هوا در خمار نیست
هوش مصنوعی: فردا کسی به طور مداوم از شراب خوشبختی می‌نوشد، اما امروز کسی در حال لذت از خواسته‌ها و آرزوهایش، دچار خماری و سردرگمی نیست.