گنجور

شمارهٔ ۶٩٨

ندانم از چه بکینم میان ببست سپهر
چو هست بر همه آفاق مهر او روشن
کدام مهر که از تیغ کین او نرهی
و گر ز پوست بپوشی چو ماهیان جوشن
گلی بگلشن نیلوفری چو من نشکفت
بکام اهل دلی در جهان در این گلشن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندانم از چه بکینم میان ببست سپهر
چو هست بر همه آفاق مهر او روشن
هوش مصنوعی: نمی‌دانم از چه چیزی باید سوگوار باشم در حالی که آسمان در بسته است، چون نور خورشید در همه جا روشن است.
کدام مهر که از تیغ کین او نرهی
و گر ز پوست بپوشی چو ماهیان جوشن
هوش مصنوعی: کدام مهر را می‌توانی از تیرگی hatred او دور نگه‌داری؟ حتی اگر خود را به پوسته‌ای محکم بپوشانی، مانند ماهیانی که زره به تن دارند، باز هم نمی‌توانی از تأثیر او بگریزی.
گلی بگلشن نیلوفری چو من نشکفت
بکام اهل دلی در جهان در این گلشن
هوش مصنوعی: گلی چون من در باغ نیلوفر، به آرزوی دل‌سوزان هرگز شکوفا نشد. در این باغ، در دنیا.