شمارهٔ ۶٨٢
که میبرد سخنی از زبان ابن یمین
بسیف دولت و دین مفخر زمان و زمین
سر اکابر آفاق عمده الوزراء
کزوست زینت ملک و بدوست رونق دین
بگویدش که ز بهر نثار مقدم تو
مرا دلیست صدف وار پر ز در ثمین
بگوی تا چه سبب را بمن نسیم قبول
نمیرسد ز مهب عنایتت به ازین
منم که زنده جاوید ماند از دم من
کسی که اسم ویم فعل او کند تلقین
منم ز جمع محبان تو فذلک و تو
کشیده بر سر من بی سبب خط ترقین
مکن که نیک نباشد بگفت بد گویان
اگر ز دست دهی دوستی چو ابن یمین
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
که میبرد سخنی از زبان ابن یمین
بسیف دولت و دین مفخر زمان و زمین
هوش مصنوعی: سخنی از زبان ابن یمین شنیده میشود که درباره سیف، که بزرگ و محترم است و در زمان و مکان خود افتخار میآفریند، صحبت میکند.
سر اکابر آفاق عمده الوزراء
کزوست زینت ملک و بدوست رونق دین
هوش مصنوعی: سران کشورهای بزرگ و وزرای مهم که زینت پادشاهی هستند و باعث رونق دین میشوند.
بگویدش که ز بهر نثار مقدم تو
مرا دلیست صدف وار پر ز در ثمین
هوش مصنوعی: به او بگو که به خاطر گرامیداشت تو، دلی شفاف و پر از زیبایی دارم، مانند صدفی که درونش مرواریدهای ارزشمندی وجود دارد.
بگوی تا چه سبب را بمن نسیم قبول
نمیرسد ز مهب عنایتت به ازین
هوش مصنوعی: از من بپرس که چرا نسیم محبتت به من نمیرسد و موجب آن چیست که این عطوفت از آسمان مهربانیات به من نمیرسد.
منم که زنده جاوید ماند از دم من
کسی که اسم ویم فعل او کند تلقین
هوش مصنوعی: من کسی هستم که همیشه زنده خواهم ماند و از وجود من کسانی هستند که با یاد نام من و انجام کارهای من، خود را تقویت و آموزش میدهند.
منم ز جمع محبان تو فذلک و تو
کشیده بر سر من بی سبب خط ترقین
هوش مصنوعی: من از میان دوستداران تو هستم و تو بدون هیچ دلیلی بر سر من خطی کشیدهای.
مکن که نیک نباشد بگفت بد گویان
اگر ز دست دهی دوستی چو ابن یمین
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو گفت که دوستت خوب نیست، هرگز به این حرف توجه نکن؛ چون ممکن است که این سخنان از کسانی باشد که بدخواه هستند و نمیخواهند خوبی را ببینند. اگر دوستی مثل ابن یمین را از دست بدهی، از دست دادن آن دوستی به معنای از دست دادن یک گنج بزرگ است.

ابن یمین