گنجور

شمارهٔ ۶٧۵

ز هی سعادت من گر نسیم باد شمال
که در ادای رسالت بود چو روح الامین
رساند از من دلخسته مختصر سخنی
بسمع اشرف دارای ملک و داور دین
محیط و مرکز جود آن کریم دریا دل
که در مکان کرم ذات اوست با تمکین
سپهر حشمت و رفعت جهان فضل و هنر
نظام دولت و دین سرور زمان و زمین
بگوید ار چه بود قدرتم بدولت تو
که سبز خنگ فلک را درآورم در زین
ولی زگردش گردون قوی ضعیف تنم
چنانکه می نتوانم که گردم اسب نشین
وگرچه پیر مسیحا دمم ولی نبود
مسیح وار بخر بر نشستنم آئین
پیاده نیز نیارم که در سفر باشم
بهر کجا که روی همچو بخت با تو قرین
چو از ملازمت و بندگی گزیرم نیست
مرا الاغ مگر استری دهی پس ازین

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز هی سعادت من گر نسیم باد شمال
که در ادای رسالت بود چو روح الامین
هوش مصنوعی: اگر نسیم باد شمال که در رساندن پیام الهی مانند جبرئیل است، باعث سعادت من شود، بسیار خوشحال می‌شوم.
رساند از من دلخسته مختصر سخنی
بسمع اشرف دارای ملک و داور دین
هوش مصنوعی: از من که خسته و دلbroken هستم، پیامی کوتاه به گوش اشرف، مالک زمین و داور دین برسانید.
محیط و مرکز جود آن کریم دریا دل
که در مکان کرم ذات اوست با تمکین
هوش مصنوعی: کریم دریا دل که با بزرگواری و سادگی‌اش در هر مکانی وجود دارد، در مرکز و محیط بخشش و generosity است.
سپهر حشمت و رفعت جهان فضل و هنر
نظام دولت و دین سرور زمان و زمین
هوش مصنوعی: آسمان پر از عظمت و رفعت، نشانه‌ای از فضیلت و هنر است. دولت و دین به شکلی هماهنگ با هم در راستای بهروزی و برتری زمان و زمین حرکت می‌کنند.
بگوید ار چه بود قدرتم بدولت تو
که سبز خنگ فلک را درآورم در زین
هوش مصنوعی: بگو اگر قدرت من از دولتی که دارم کمتر است، چگونه می‌توانم ستاره‌های آسمان را در زین (به حرکت درآورم و کنترل کنم).
ولی زگردش گردون قوی ضعیف تنم
چنانکه می نتوانم که گردم اسب نشین
هوش مصنوعی: از تاثیرات سرنوشت و چرخش روزگار، بدنم ضعیف و ناتوان شده است به‌گونه‌ای که نمی‌توانم در رکاب اسب بنشینم.
وگرچه پیر مسیحا دمم ولی نبود
مسیح وار بخر بر نشستنم آئین
هوش مصنوعی: هرچند که چهره‌ای که به من نسبت می‌دهند و به عنوان مسیحا نیکو ظاهر می‌شود، من در واقع به آن سطح از کمال دست نیافته‌ام. بنابراین، با وجود این عنوان، در رفتار و کردارم نسبت به بزرگ‌منشی و اصول انسانی کوتاهی می‌کنم.
پیاده نیز نیارم که در سفر باشم
بهر کجا که روی همچو بخت با تو قرین
هوش مصنوعی: حتی اگر پیاده هم باشم و در راه باشم، هرکجا که بروی، مانند سرنوشت، همراه تو هستم.
چو از ملازمت و بندگی گزیرم نیست
مرا الاغ مگر استری دهی پس ازین
هوش مصنوعی: وقتی از خدمت و بندگی آزاد شوم، دیگر هیچ چیز مانند الاغ برایم نخواهد بود، مگر اینکه پس از آن اسبی به من بدهی.