گنجور

شمارهٔ ۶٧۴

ز ابن یمین پیام برای باد صبحدم
نزد علاء دولت و دین آصف زمان
دستور دین پناه محمد که خلق را
بخشد بهر دمی چو مسیحا هزار جان
خلق جهان بطاعت او سر نهاده اند
هرگز کرا شدست مسلم چنین جهان
گو حق خدمت منت از یاد اگر شدست
ما را حقوق بر تو یادست همچنان
یکبارگی ز بنده فراموش کرده ئی
دانی که آید از تو سبکروحم این گران
ز آشفتگی طالعم این نیز هم یکیست
کافتاده ام ز حضرت عالیت بر کران
نارد کمال جاه تو نقصان بهیچ روی
گر یادت آید از من مهجور ناتوان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز ابن یمین پیام برای باد صبحدم
نزد علاء دولت و دین آصف زمان
هوش مصنوعی: از ابن یمین پیامی به باد صبحگاهی فرستاده می‌شود به علاء دولت و دین، آصف زمان.
دستور دین پناه محمد که خلق را
بخشد بهر دمی چو مسیحا هزار جان
هوش مصنوعی: دستور پیامبر محمد به گونه‌ای است که در هر لحظه، زندگی و روحی را به مردم می‌دهد، همان‌طور که مسیحا جان‌های زیادی را زنده می‌کند.
خلق جهان بطاعت او سر نهاده اند
هرگز کرا شدست مسلم چنین جهان
هوش مصنوعی: آدمیان به فرمان و اطاعت پروردگارشان به زندگی ادامه می‌دهند و این موضوع نشان می‌دهد که هیچ‌کس نمی‌تواند وجود چنین جهانی را انکار کند.
گو حق خدمت منت از یاد اگر شدست
ما را حقوق بر تو یادست همچنان
هوش مصنوعی: اگر حق خدمت و منت ما از یاد رفته، باید بدانی که حقوق و مطالباتی که به گردن توست همچنان برقرار است.
یکبارگی ز بنده فراموش کرده ئی
دانی که آید از تو سبکروحم این گران
هوش مصنوعی: ناگهان می‌فرمایی که من را فراموش کرده‌ای و این باعث می‌شود که روح من از بار سنگین این غم رها شود.
ز آشفتگی طالعم این نیز هم یکیست
کافتاده ام ز حضرت عالیت بر کران
هوش مصنوعی: از بی‌نظمی و ناامیدی در تقدیرم، همین است که من از مقام بلند تو به حالت حیرت و سردرگمی افتاده‌ام.
نارد کمال جاه تو نقصان بهیچ روی
گر یادت آید از من مهجور ناتوان
هوش مصنوعی: هرگز بزرگی و مقام تو کم نمی‌شود، اگر یاد من را که دور افتاده و بی‌چاره‌ام فراموش نکنی.