گنجور

شمارهٔ ۶٧٣

ز آستانه جاه و جلال خسرو عهد
که هست پایه قدرش بر اوج علیین
خجسته حضرت شاهنشه زمین و زمان
که تا زمان بود او باد شهریار زمین
سپهر مهر فتوت جهان و جان کرم
چراغ دوده آدم نظام دولت و دین
پناه ملت حق سایه اله که هست
چو آفتاب سپهرش جهان بزیر نگین
بچشم خشم نظر بر زمانه گر فکند
شود گسسته ز هم رشته شهور و سنین
منم که تا کمر بندگی او بستم
کلاه جاه بر افراشتم بچرخ برین
بالتفات چنین خسرو جوانبختی
که چرخ پیر ندیدش بهیچ قرن قرین
مرا اگرچه امور معاش منتظم است
ولی زبان سعادت همی کند تلقین
که آرزوی دل از بندگی شاه بخواه
که گرچه حال تو نیکست هم شود به ازین
ولیک با کرم او سؤال حاجت نیست
ز آفتاب نخواهند نور اهل یقین
همیشه بر سر میدان کامرانی باد
ز بهر مرکب او سرخ خنگ چرخ بزین

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز آستانه جاه و جلال خسرو عهد
که هست پایه قدرش بر اوج علیین
هوش مصنوعی: از درگاه عظمت و شکوه پادشاهانی که در دورهٔ خود حضور دارند، پایه و مقام او بر فراز بالاترین درجات و موقعیت‌ها قرار دارد.
خجسته حضرت شاهنشه زمین و زمان
که تا زمان بود او باد شهریار زمین
هوش مصنوعی: حضرت شاهنشاه، که خوش‌یمن و خوش‌اقبال است، بر تمام دنیا حکومت می‌کند و تا زمانی که زمان ادامه دارد، او همان پادشاه زمین خواهد بود.
سپهر مهر فتوت جهان و جان کرم
چراغ دوده آدم نظام دولت و دین
هوش مصنوعی: آسمان مهربانی و سخاوت، نورانی است و جان انسان‌ها را روشن می‌کند. تلاش و کوشش آدمی موجب برقراری نظم در حکومت و دین می‌شود.
پناه ملت حق سایه اله که هست
چو آفتاب سپهرش جهان بزیر نگین
هوش مصنوعی: پناهگاه مردم، حقیقتی است که مانند سایه الهی وجود دارد و همچون آفتاب در آسمان، جهان را زیر سلطه و حمایت خود دارد.
بچشم خشم نظر بر زمانه گر فکند
شود گسسته ز هم رشته شهور و سنین
هوش مصنوعی: اگر به دقت به حال و احوال زمانه بنگریم، می‌بینیم که روزها و سال‌ها به هم پیوندی ندارند و به راحتی می‌توانند از یکدیگر جدا شوند.
منم که تا کمر بندگی او بستم
کلاه جاه بر افراشتم بچرخ برین
هوش مصنوعی: من کسی هستم که وقتی به بندگی او پرداختم، به مقام و جاه خود پشت کردم و دلم را تنها بر او معطوف کردم.
بالتفات چنین خسرو جوانبختی
که چرخ پیر ندیدش بهیچ قرن قرین
هوش مصنوعی: با دقت به این خسرو خوشبخت و جوان، می‌بینیم که زمانه‌ی پیر هیچ‌گاه او را در هیچ دوره‌ای ندیده است.
مرا اگرچه امور معاش منتظم است
ولی زبان سعادت همی کند تلقین
هوش مصنوعی: با وجود اینکه اوضاع زندگی‌ام به خوبی می‌گذرد، اما زبان خوش‌بختی هنوز در درونم یادآوری می‌کند.
که آرزوی دل از بندگی شاه بخواه
که گرچه حال تو نیکست هم شود به ازین
هوش مصنوعی: آرزوهایت را از سلطانی بخواه که حتی اگر وضعیت فعلی‌ات خوب باشد، باز هم بهتر از آن می‌تواند باشد.
ولیک با کرم او سؤال حاجت نیست
ز آفتاب نخواهند نور اهل یقین
هوش مصنوعی: با لطف و کرم او، نیازی به درخواست حاجت نیست؛ چون اهل یقین، از آفتاب نور نمی‌خواهند.
همیشه بر سر میدان کامرانی باد
ز بهر مرکب او سرخ خنگ چرخ بزین
هوش مصنوعی: همیشه در میدان موفقیت، آرزو دارم که برای او، اسبی سرخ و شگفت‌انگیز وجود داشته باشد.