شمارهٔ ۶۵٨
بدرگاه عماد دولت و دین
که هست ابن یمینش بنده از جان
دو سه فصل از مهمات ضروری
کنم معروض اگر داری سر آن
بدان امید کاندر وقت فرصت
کند معلوم رأی شاه ایران
نظام ملک و ملت شاه یحیی
که باد از شرق تا غربش بفرمان
نخستین آنکه بی وجه معاشم
وزین دارم دلی دائم پریشان
امیدم هست کز دیوان خسرو
کفافی گرددم مجری ز دیوان
دوم بر دل ز قرضم هست دردی
که غیر از لطف شاهش نیست درمان
خلاصم گر دهد لطفش ازین درد
کمال شهریاری را چه نقصان
بگویم راست کین قرض از چه دارم
ز دخل اندک و خرج فراوان
سوم تشریف سر تا پای دارم
امید از جود شاهنشاه کیهان
از آن گویا محمد سیرت آمد
منش حسان صفت هستم ثنا خوان
اگر شاهم دهد خلعت چه باشد
محمد داد هم خلعت بحسان
چهارم آنکه گستاخی نمودم
امید عفو میدارم ز سلطان
جهانی در پناه جاه اویند
که بادا در پناه لطف یزدان
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدرگاه عماد دولت و دین
که هست ابن یمینش بنده از جان
هوش مصنوعی: در پیشگاه کسی که مایه سربلندی دولت و دین است و پسر یمین او نیز بندهای از جان و دل میباشد.
دو سه فصل از مهمات ضروری
کنم معروض اگر داری سر آن
هوش مصنوعی: اگر شما تمایل دارید، میتوانم چند موضوع مهم و ضروری را در میان بگذارم. لطفا اگر نظری یا پیشنهادی دارید، به اشتراک بگذارید.
بدان امید کاندر وقت فرصت
کند معلوم رأی شاه ایران
هوش مصنوعی: بدان که امیدی وجود دارد که در زمان مناسب، نظر شاه ایران مشخص خواهد شد.
نظام ملک و ملت شاه یحیی
که باد از شرق تا غربش بفرمان
هوش مصنوعی: نظام سیاسی و اجتماعی کشور تحت فرمان شاه یحیی است که بر تمام سرزمین از شرق تا غرب حاکمیت دارد.
نخستین آنکه بی وجه معاشم
وزین دارم دلی دائم پریشان
هوش مصنوعی: اولین دلیل اینکه بدون دلیل در آغوش زندگی هستم، این است که دلم همیشه در حال نگرانی و آشفتگی است.
امیدم هست کز دیوان خسرو
کفافی گرددم مجری ز دیوان
هوش مصنوعی: امیدوارم از آثار خسرو به جایی برسم که بتوانم به راحتی و به خوبی از آنها استفاده کنم.
دوم بر دل ز قرضم هست دردی
که غیر از لطف شاهش نیست درمان
هوش مصنوعی: دردی که بر دل من از بدهی و قرضم نشسته، درمانی جز لطف و محبت شاه ندارد.
خلاصم گر دهد لطفش ازین درد
کمال شهریاری را چه نقصان
هوش مصنوعی: اگر لطف او به من برسد و از این درد رهایی یابم، کمبود کمال حکمرانی چه معنی دارد؟
بگویم راست کین قرض از چه دارم
ز دخل اندک و خرج فراوان
هوش مصنوعی: بگویم به طور واضح که چرا این قرض را دارم؛ به خاطر درآمد کم و هزینههای بالا.
سوم تشریف سر تا پای دارم
امید از جود شاهنشاه کیهان
هوش مصنوعی: من با امید به سخاوت و generosity پادشاه کیهان، هم از سر تا پا خود را در مقام و جایگاهی ویژه میدانم.
از آن گویا محمد سیرت آمد
منش حسان صفت هستم ثنا خوان
هوش مصنوعی: من از آنجا آمدهام که محمد (ص) نماینده سیرت و صفات نیکوست، و من نیز با صفاتی مشابه در ستایش و ارادت به او قرار دارم.
اگر شاهم دهد خلعت چه باشد
محمد داد هم خلعت بحسان
هوش مصنوعی: اگر شاه به من لباس فاخر عطا کند، چه اهمیتی دارد وقتی که محمد به حسن نیز چنین لباسی داده است.
چهارم آنکه گستاخی نمودم
امید عفو میدارم ز سلطان
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که من در برابر سلطان سرکشی کردهام و حالا امیدوارم که او مرا ببخشد.
جهانی در پناه جاه اویند
که بادا در پناه لطف یزدان
هوش مصنوعی: در این دنیا، مردم زیر سایهی مقام و جلال او هستند و امیدوارند که در حمایت و رحمت خداوند قرار داشته باشند.