شمارهٔ ٢۴۶
برو ایدوست مپندار که اندر همه عمر
از خط و شعر ترا هیچ گره بگشاید
شعر و خط نیست متاعی که بهائی آرد
با تو گویم که چرا تا عجبت ننماید
مصطفی از همه کس بود بدان قادرتر
کین و آنرا به بنان و به بیان آراید
لیک آن هر دو پسندیده رایش چو نبود
ننگش آمد که بدان دست و دهن آلاید
گر تو از امت اوئی چه روی راه خلاف
بر مگرد از رهش ار ملک دو کونت باید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برو ایدوست مپندار که اندر همه عمر
از خط و شعر ترا هیچ گره بگشاید
هوش مصنوعی: به او بگو که فکر نکند در طول زندگیاش با هیچ نوشته و شعری، گرهای از مشکلاتش باز خواهد شد.
شعر و خط نیست متاعی که بهائی آرد
با تو گویم که چرا تا عجبت ننماید
هوش مصنوعی: این شعر نشان میدهد که هنر شعر و خط تنها کالاهایی نیستند که ارزش مادی داشته باشند. شاعر میخواهد بگوید که توضیح بیشتری درباره اهمیت این هنرها بدهم، اما میخواهد از بیان آن خودداری کند تا تعجبی از شنیدنش نداشته باشید.
مصطفی از همه کس بود بدان قادرتر
کین و آنرا به بنان و به بیان آراید
هوش مصنوعی: مصطفی از همه موجودات توانایی بیشتری دارد تا خوبیها و زیباییها را با دستانش و با گفتار خودش به تصویر بکشد.
لیک آن هر دو پسندیده رایش چو نبود
ننگش آمد که بدان دست و دهن آلاید
هوش مصنوعی: اما زمانی که آن دو مورد مورد پسند او نبود، برایش ننگ بود که به آن کار آلوده شود و به دست و دهن خود بیفزاید.
گر تو از امت اوئی چه روی راه خلاف
بر مگرد از رهش ار ملک دو کونت باید
هوش مصنوعی: اگر تو از پیروان او هستی، پس چرا از مسیر او منحرف میشوی؟ اگر میخواهی دنیا و آخرت را به دست آوری، باید از راه او پیروی کنی.