شمارهٔ ٢٣٣
ایدل آگه نیستی کز پیکرت باد فنا
ناگه انگیزد غباری چون ز میدان گرد گرد
ز ابر خذلان ز مهریر قهر چون ریزان شود
هر که دار برد طاعت جان ز دست برد برد
وانکه دارد اقتدار خیر و فرصت فوت کرد
چون بمرد آن ناسپاس بیخرد نا مرد مرد
مرد آن باشد که بخشد سیم و زر در زندگی
سیم و زر سودی ندارد آنزمان کو مرد مرد
در مصائب ناله کم کن کین مثل ماند بدان
بره را میبرد گرگ و اشتلم میکرد کرد
عاقبت خواهد فتادان بره در چنگال گرگ
گر چه بسیاری نگهبانیش خواهد کرد کرد
ساقیا درمان ندارد خشکریش روزگار
باده در ده تا فرو ریزم به پای درد درد
غم مخور ابن یمین کین دور چرخ نیلگون
بس امیر و پهلوان را استخوانها خورد خورد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایدل آگه نیستی کز پیکرت باد فنا
ناگه انگیزد غباری چون ز میدان گرد گرد
هوش مصنوعی: ای جوان، آیا نمیدانی که روزی به ناگاه، از جسم تو گرد و غباری برمیخیزد و تو را به فراموشی میسپارد، مانند گرد و غباری که از میدان نبرد برمیخیزد؟
ز ابر خذلان ز مهریر قهر چون ریزان شود
هر که دار برد طاعت جان ز دست برد برد
هوش مصنوعی: وقتی که از ابر ناامیدی، باران خشم ببارد، هر کسی که اطاعت و بندگی کند، جانش را از دست خواهد داد.
وانکه دارد اقتدار خیر و فرصت فوت کرد
چون بمرد آن ناسپاس بیخرد نا مرد مرد
هوش مصنوعی: کسی که قدرت خوبی را در اختیار دارد و فرصت را از دست میدهد، وقتی بمیرد، آن شخص نادان و ناسپاس است که در واقع کسی است که مردی را که شایستگی داشت، از دست داده است.
مرد آن باشد که بخشد سیم و زر در زندگی
سیم و زر سودی ندارد آنزمان کو مرد مرد
هوش مصنوعی: انسان واقعی کسی است که در زندگی خود به دیگران کمک کند و ثروت را ببخشد. در زمانهایی که انسانها فقط به مال و ثروت خود اهمیت میدهند، دیگر ارزش انسانی وجود ندارد.
در مصائب ناله کم کن کین مثل ماند بدان
بره را میبرد گرگ و اشتلم میکرد کرد
هوش مصنوعی: در زمان دشواریها کمتر ناله کن، زیرا مانند برهای هستی که گرگ آن را میبرد و به او آسیب میزند.
عاقبت خواهد فتادان بره در چنگال گرگ
گر چه بسیاری نگهبانیش خواهد کرد کرد
هوش مصنوعی: در نهایت، بره در دام گرگ خواهد افتاد، حتی اگر نگهبانهای زیادی از آن محافظت کنند.
ساقیا درمان ندارد خشکریش روزگار
باده در ده تا فرو ریزم به پای درد درد
هوش مصنوعی: ای ساقی، روزگار سخت و خشک است و دردی وجود دارد که درمانی برای آن نیست. بیا، بادهای به من بده تا بر دلم بریزم و بر این درد فائق آیم.
غم مخور ابن یمین کین دور چرخ نیلگون
بس امیر و پهلوان را استخوانها خورد خورد
هوش مصنوعی: نگران نباش ابن یمین، زیرا چرخ زمان به قدری بیرحم است که بسیاری از امیران و پهلوانان بزرگ را هم از پا درآورده و استخوانهایشان را در هم شکسته است.