شمارهٔ ٢٣٢
ایدل چه میکنم وطنی را که اندرو
هر دم هزار غصه ز هر سو بمن رسد
در تیه آرزو دهن آز بسته ام
نگشایم ار بمن همه سلوی و من رسد
دنیا کرای آن نکند کز برای آن
بر دامن ضمیر غبار زمن رسد
حقا که از دو کون ملالت بود مرا
گر حکم او بمن بسپاس و بمن رسد
بر جویبار دهر سهی سرو بیش نیست
آزاده ئی چو من که بطرف چمن رسد
گردد سهیل همچو سها مختفی ز شرم
گر برق خاطرم سوی ملک یمن رسد
گر حاسدان بمن نظر شر همی کنند
سهل است کی بقدر ملک اهرمن رسد
با من حسود را نرسد لاف همسری
در منزلت کجا بموحد شمن رسد
کی سرکشی رسد چو سهی سرو جویبار
آن سبزه را که پای بخاک دمن رسد
خواری چرا کشم نخرم عزت خسان
ور جان دهم ثمن چو بوقت ثمن رسد
گلخن چه میکنم بریاضی روم کزو
هر دم بمن نسیم گل و یاسمن رسد
یعنی سوی عزیز جهان کرم شوم
کز جو روی بمن زر مصری بمن رسد
دارای ملک شیخ علی آنکه هر دمم
از گلشن سخاش نسیم سمن رسد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایدل چه میکنم وطنی را که اندرو
هر دم هزار غصه ز هر سو بمن رسد
هوش مصنوعی: ای دل، چه کار کنم با وطنم که در آن هر لحظه هزاران غصه و درد از هر طرف به من میرسد؟
در تیه آرزو دهن آز بسته ام
نگشایم ار بمن همه سلوی و من رسد
هوش مصنوعی: در دل آرزوهایم دهانم را بستهام و هرگز نخواهم گشود، حتی اگر همه خوشیها و لذتها به من برسد.
دنیا کرای آن نکند کز برای آن
بر دامن ضمیر غبار زمن رسد
هوش مصنوعی: دنیا به ارزش آن نمیارزد که باعث شود ذهنت پر از افکار منفی و غمناک شود.
حقا که از دو کون ملالت بود مرا
گر حکم او بمن بسپاس و بمن رسد
هوش مصنوعی: واقعاً از دو عالم (دنیا و آخرت) دچار دلزدگی و خستگی هستم. اگر فرمان او به من سپرده شود و به من برسد، چه خواهد شد؟
بر جویبار دهر سهی سرو بیش نیست
آزاده ئی چو من که بطرف چمن رسد
هوش مصنوعی: در میان زمان و روزگار، تنها یک سرو بلند و زیبا وجود دارد و آزادی مانند من نمیتواند به سادگی به سوی چمن برسد.
گردد سهیل همچو سها مختفی ز شرم
گر برق خاطرم سوی ملک یمن رسد
هوش مصنوعی: ستارهٔ سهیل مانند ستارهٔ سها به خاطر شرم پنهان میشود، اگر نیروی برقگونهٔ یاد تو به سمت سرزمین یمن برسد.
گر حاسدان بمن نظر شر همی کنند
سهل است کی بقدر ملک اهرمن رسد
هوش مصنوعی: اگر حاسدان به من بد نگاه میکنند، مسئلهای نیست؛ چون قدرت آنها به اندازهای نیست که به ملک و حکومت اهریمن برسد.
با من حسود را نرسد لاف همسری
در منزلت کجا بموحد شمن رسد
هوش مصنوعی: حسودان هرگز نمیتوانند به مقام و منزلت من برسند، حتی اگر بخواهند به من نسبت همسری بدهند. چگونه ممکن است کسی که به توحید باور دارد، به این مرتبه نزدیک شود؟
کی سرکشی رسد چو سهی سرو جویبار
آن سبزه را که پای بخاک دمن رسد
هوش مصنوعی: کی سهی مانند سرو بلند به جویبار بیفتد؟ آن سبزهای که پایش به خاک دمن میرسد، از کجا میتواند سرکشی کند؟
خواری چرا کشم نخرم عزت خسان
ور جان دهم ثمن چو بوقت ثمن رسد
هوش مصنوعی: چرا باید به ذلت تن دهم؟ نگذارم احترامم از بین برود؛ حتی اگر جانم را هم به قیمتش بدهم، وقتی وقتش برسد.
گلخن چه میکنم بریاضی روم کزو
هر دم بمن نسیم گل و یاسمن رسد
هوش مصنوعی: در باغی که از آن عطر گل و یاسمن به مشامم میرسد، چه نیازی به دلمشغولی و فکر کردن به مشکلات دارم.
یعنی سوی عزیز جهان کرم شوم
کز جو روی بمن زر مصری بمن رسد
هوش مصنوعی: به سمت محبوب جهان میروم تا با لطفش، طلا به من برسد.
دارای ملک شیخ علی آنکه هر دمم
از گلشن سخاش نسیم سمن رسد
هوش مصنوعی: شیخ علی دارای باغی است که هر لحظه از گلهای آن نسیم خوشبو و عطر سمن به مشامم میرسد.