شمارهٔ ٢١۴
ایدل مدار چشم کرم ز اهل روزگار
کانها که بوده اند کریمان نمانده اند
و اینها که بر زدند سر از حبیب خواجگی
بر مکرمات دامن همت فشانده اند
از جویبار دهر نسیم خوشی مجوی
زیرا که ناخوشیش بغایت رسانده اند
بر کنده اند سرو سهی را ز جویبار
بر جای سرو بقله حمقا نشانده اند
آری چه چاره ابن یمین رو صبور باش
کاندر ازل بهر چه رود خامه رانده اند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایدل مدار چشم کرم ز اهل روزگار
کانها که بوده اند کریمان نمانده اند
هوش مصنوعی: ای دوست، به چشم مهربانی اهل زمانه نگاه نکن، چون آنانی که قبلاً انسانهای بزرگ و کریم بودند، دیگر در دنیا باقی نماندهاند.
و اینها که بر زدند سر از حبیب خواجگی
بر مکرمات دامن همت فشانده اند
هوش مصنوعی: این افراد که از عشق و محبت به محبوب خود سر برآوردهاند، دامان تلاش و کوشش را برای رسیدن به فضائل و کرامات برتافتهاند.
از جویبار دهر نسیم خوشی مجوی
زیرا که ناخوشیش بغایت رسانده اند
هوش مصنوعی: از جویبار زمانه، امید خوشبختی را نداشته باش، چرا که بدبختی به حد زیادی افزایش یافته است.
بر کنده اند سرو سهی را ز جویبار
بر جای سرو بقله حمقا نشانده اند
هوش مصنوعی: سرو خوش قامت را از کنار جویبار برداشتند و به جای آن، سروی ضعیف را در بالای کوه حکایت کردهاند.
آری چه چاره ابن یمین رو صبور باش
کاندر ازل بهر چه رود خامه رانده اند
هوش مصنوعی: بله، چه راهی برای ابن یمین وجود دارد؟ صبور باش، زیرا در آغاز، برای چه چیزی قلم به حرکت درآمده است.

ابن یمین