گنجور

شمارهٔ ٢١٢

آسمان قدر وزیرا چو تو بر روی زمین
تا زمان هست نبودست و بزرگی نبود
شاه ملک کرمی در بر خود فرزین وار
جای دادی و پسندد ز تو هرکس شنود
بنده بر رقعه اخلاص چو رخ راست رواست
نه چو فرزین که از اینگوشه بدان گوشه دود
من چو پیلم که فرا پیش تو از بیشه خویش
نه چو پشه که دل من بهمه کس گرود
مفتی شرع مکارم چو توئی هست روا
کز بساط کرمت بنده پیاده برود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آسمان قدر وزیرا چو تو بر روی زمین
تا زمان هست نبودست و بزرگی نبود
هوش مصنوعی: در زمین هیچ کس به بزرگی تو نیست و آسمان نیز به اندازه تو ارزش ندارد. تا وقتی که زمان ادامه دارد، چنین بزرگ و والایی وجود نداشته است.
شاه ملک کرمی در بر خود فرزین وار
جای دادی و پسندد ز تو هرکس شنود
هوش مصنوعی: شاه با مهربانی و بزرگواری، در آغوش خود انسانی شایسته و با درآمدی را جای داده است و هر کسی که این را بشنود، از تو خوشش می‌آید.
بنده بر رقعه اخلاص چو رخ راست رواست
نه چو فرزین که از اینگوشه بدان گوشه دود
هوش مصنوعی: من به خاطر خلوص و صداقت خود، با راست‌گویی به حقیقت نزدیک می‌شوم، نه مثل فرزین که به خاطر ناپاکی‌هایش به این طرف و آن طرف می‌رود و دچار سردرگمی می‌شود.
من چو پیلم که فرا پیش تو از بیشه خویش
نه چو پشه که دل من بهمه کس گرود
هوش مصنوعی: من مانند پیلی هستم که از جنگل خود به سوی تو می‌آیم، نه مانند پشه‌ای که دلش به هر کسی می‌افتد.
مفتی شرع مکارم چو توئی هست روا
کز بساط کرمت بنده پیاده برود
هوش مصنوعی: اگر تو عالم و فقیه بزرگ و پربار باشی، اشکالی ندارد که بنده‌ات با توجه به کرامت و بزرگی تو از خدمتت دور شود.