گنجور

شمارهٔ ٢٠۶

ای دل از احداث روزگار نگردی
بد کنش و زشتخو که نیک نباشد
مست خرابات عشق را بملامت
سنگ مزن بر سبو که نیک نباشد
در پس آزادگان بهیچ طریقی
پیش کسان بد مگو که نیک نباشد
گر بدیئی بیند از تو کس که مبیناد
زود دلش را بجو که نیک نباشد
یار کهن را بهیچ رو مده از دست
بهر حریفان نو که نیک نباشد
با همگان باش یکزبان و مگردان
رشته وحدت دو تو که نیک نباشد
هر که بداند که بد چگونه قبیح است
هیچ نیاید ازو که نیک نباشد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل از احداث روزگار نگردی
بد کنش و زشتخو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: ای دل، از ساختار و تغییرات روزگار ناامید نشو و از بدی‌ها و خصومت‌ها دوری کن، چون در نهایت هیچ چیز خوب نمی‌شود.
مست خرابات عشق را بملامت
سنگ مزن بر سبو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: نمی‌توانی کسی را که در عشق غرق است، سرزنش کنی و به او انتقاد کنی؛ زیرا این کار بی‌فایده است و نتیجه‌ای نخواهد داشت.
در پس آزادگان بهیچ طریقی
پیش کسان بد مگو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: هرگز در حضور آزادگان به کسی که بد است، سخن ناگو نیاورید که این کار اخلاقی نیست.
گر بدیئی بیند از تو کس که مبیناد
زود دلش را بجو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو بدی ببیند و این بدی را مشاهده کند، به سرعت دلش را جست‌وجو کن، چون این نشانه‌ای است که او نیکو نیست.
یار کهن را بهیچ رو مده از دست
بهر حریفان نو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: هرگز یار قدیمی خود را به خاطر رقبای جدید از دست نده، زیرا آنها نیکو نیستند.
با همگان باش یکزبان و مگردان
رشته وحدت دو تو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: با همه افراد با یک زبان و احساس مشترک برخورد کن و نگذار که پیوند اتحاد شما قطع شود، زیرا این کار خوب نیست.
هر که بداند که بد چگونه قبیح است
هیچ نیاید ازو که نیک نباشد
هوش مصنوعی: هر کس که بدی را بداند و زشت بداند، از او انتظار نمی‌رود که کار نیک انجام دهد.