گنجور

شمارهٔ ٢٠۵

ای دل ار چند در سفر خطرست
کس سفر بیخطر کجا یابد
آنچه اندر سفر بدست آید
مرد آن در حضر کجا یابد
هر که در سایه گشت گوشه نشین
تابش ماه و خور کجا یابد
وانکه در بحر غوطه می نخورد
سلک در و گهر کجا یابد
وانکه پهلو تهی کند ازکان
صره سیم و زر کجا یابد
باز کز آشیان برون نپرد
بر شکاری ظفر کجا یابد
گر هنرمند گوشه ئی گیرد
کام دل از هنر کجا یابد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل ار چند در سفر خطرست
کس سفر بیخطر کجا یابد
هوش مصنوعی: ای دل، اگرچه در سفر خطرهایی وجود دارد، اما هیچ‌کس نمی‌تواند سفری بدون خطر پیدا کند.
آنچه اندر سفر بدست آید
مرد آن در حضر کجا یابد
هوش مصنوعی: آنچه در سفر به دست می‌آید، مرد در خانه و در آرامش نمی‌تواند پیدا کند.
هر که در سایه گشت گوشه نشین
تابش ماه و خور کجا یابد
هوش مصنوعی: هر کسی که در سایه و گوشه نشسته است، نمی‌تواند به روشنی و تابش ماه و خورشید دست یابد.
وانکه در بحر غوطه می نخورد
سلک در و گهر کجا یابد
هوش مصنوعی: کسی که در دریا شنا نمی‌کند، چگونه می‌تواند مروارید و گوهر پیدا کند؟
وانکه پهلو تهی کند ازکان
صره سیم و زر کجا یابد
هوش مصنوعی: کسی که از دنیای مادی و زر و سیم کناره‌گیری کند، چگونه می‌تواند آن‌ها را به دست آورد؟
باز کز آشیان برون نپرد
بر شکاری ظفر کجا یابد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که از لانه‌اش بیرون نیاید، بر شکاری که پیروز است نمی‌پرد و نمی‌تواند آن را پیدا کند.
گر هنرمند گوشه ئی گیرد
کام دل از هنر کجا یابد
هوش مصنوعی: اگر هنرمندی فقط به گوشه‌ای از هنر بپردازد، چگونه می‌تواند به آرزوهای خود از هنر دست یابد؟