گنجور

شمارهٔ ٢

آن شهنشاهی که از تأثیر جود عام او
هر چه باشد آرزوی دل بچنگ آید مرا
کسوت امید را در دستگاه او زدم
بر خم نیل فلک تا خود چه رنگ آید مرا
دی یکی میگفت تو زیعیت هست اندر حساب
گفتمش در سر ازین کبر پلنگ آید مرا
تا مرا هست آگهی از همت عالی شاه
از زر توزیع اگر گنجی است ننگ آید مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن شهنشاهی که از تأثیر جود عام او
هر چه باشد آرزوی دل بچنگ آید مرا
هوش مصنوعی: آن پادشاه بزرگ که بخشش‌ها و محبت‌هایش بر همه تأثیر می‌گذارد، هر چیزی که بخواهم از دل به دست می‌آورم.
کسوت امید را در دستگاه او زدم
بر خم نیل فلک تا خود چه رنگ آید مرا
هوش مصنوعی: من لباسی از امید بر تن کردم و به آسمان رفتم تا ببینم آینده‌ام به چه رنگی خواهد بود.
دی یکی میگفت تو زیعیت هست اندر حساب
گفتمش در سر ازین کبر پلنگ آید مرا
هوش مصنوعی: یک نفر می‌گفت که تو در موقعیت خوبی هستی و می‌توانی به راحتی بر دیگران تسلط داشته باشی. من به او پاسخ دادم که از قدرت و غرور یک پلنگ می‌ترسم که ممکن است بر من غالب شود.
تا مرا هست آگهی از همت عالی شاه
از زر توزیع اگر گنجی است ننگ آید مرا
هوش مصنوعی: تا زمانی که از اراده و همت بلند شاه آگاه هستم، اگر حتی گنجی هم داشتم، توزیع طلا و ثروت برای من ننگ خواهد بود.