گنجور

شمارهٔ ١٩٣

غرمائی که داشتم زین پیش
که از ایشان بمن رسیدی رنج
همچو قارون فرو شدند بخاک
جمله و باز ماند ز ایشان گنج
هر یکی را بغیر مظلمه نیست
هیچ حاصل درین سرای سپنج

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غرمائی که داشتم زین پیش
که از ایشان بمن رسیدی رنج
هوش مصنوعی: این غم و اندوهی که قبلاً داشتم، هنگامی که تو به من رسیدی، به شدت بیشتر شد.
همچو قارون فرو شدند بخاک
جمله و باز ماند ز ایشان گنج
هوش مصنوعی: همچون قارون که به خاطر ثروتش به خاک افتاد، همه افراد دیگر نیز به خاک سپرده شدند، اما خزانه‌اش همچنان باقی ماند.
هر یکی را بغیر مظلمه نیست
هیچ حاصل درین سرای سپنج
هوش مصنوعی: هر کس بدون ظلم و ستم به دیگران، چیزی به دست نمی‌آورد و در این دنیا فایده‌ای نخواهد داشت.