گنجور

شمارهٔ ١٩۴

هر که دارد کفاف عیش چنان
که نباشد بدیگری محتاج
کلبه ئی نیز باشدش که ازان
نکند هر دمش کسی اخراج
در جهان پادشاه وقت خود است
وینچنین شاه ننگرد سوی تاج
بیشتر زین مجوی ابن یمین
تا نمانی مگر ازین منهاج
کانچه افزون ازین کنی حاصل
بهره وارثست یا تاراج

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که دارد کفاف عیش چنان
که نباشد بدیگری محتاج
هوش مصنوعی: هر کسی که بتواند زندگی خود را به خوبی بگذراند، نیازی به دیگران ندارد و می‌تواند به تنهایی از زندگی‌اش لذت ببرد.
کلبه ئی نیز باشدش که ازان
نکند هر دمش کسی اخراج
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که حتی یک کلبه ساده هم می‌تواند جایی باشد که هیچ‌کس آن را ترک نمی‌کند و در آن احساس راحتی و آرامش می‌کند. به عبارتی، انسان می‌تواند در هر مکانی که باشد، احساس خوشبختی و امنیت کند.
در جهان پادشاه وقت خود است
وینچنین شاه ننگرد سوی تاج
هوش مصنوعی: در این دنیا هر شخصی در جایگاه خود پادشاه است و نباید به ظواهر و زینت‌ها توجه کند.
بیشتر زین مجوی ابن یمین
تا نمانی مگر ازین منهاج
هوش مصنوعی: از این راه بیشتر نرو، ابن یمین، چون ممکن است جز این مسیر چیزی برایت باقی نماند.
کانچه افزون ازین کنی حاصل
بهره وارثست یا تاراج
هوش مصنوعی: هر چیزی که از این فراتر برسی، در واقع برای نسل بعدی‌ات است، یا به نوعی از دست می‌رود.