گنجور

شمارهٔ ١۶۴

مردمان با یکدیگر دائم نزاعی میکنند
از برای آنک دارند از دگر کس عاریت
من ندارم با کسی در سر نزاع از بهر آنک
بی گمان داند که باید داد وا پس عاریت
گر پلاسی باشدم بیزحمت و تشویش خلق
عارم آید ز آنکه پوشم در بر اطلس عاریت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردمان با یکدیگر دائم نزاعی میکنند
از برای آنک دارند از دگر کس عاریت
هوش مصنوعی: مردم همواره با یکدیگر درگیر و نزاع هستند، به خاطر اینکه هر کدام از آن‌ها چیزی را از دیگری به امانت گرفته‌اند.
من ندارم با کسی در سر نزاع از بهر آنک
بی گمان داند که باید داد وا پس عاریت
هوش مصنوعی: من با هیچ‌کس مشکلی ندارم، زیرا به خوبی می‌دانم که باید آنچه را که قرض گرفته‌ام، برگردانم و هیچ‌کس نمی‌خواهد که درگیری به وجود بیاید.
گر پلاسی باشدم بیزحمت و تشویش خلق
عارم آید ز آنکه پوشم در بر اطلس عاریت
هوش مصنوعی: اگر من در لباس ظاهری فاخر و زیبا باشم، هیچ احساس خوبی از آن ندارم و برعکس احساس شرمندگی می‌کنم، چون می‌دانم که این لباس هیچ‌گاه از آن من نیست و فقط به امانت خواسته‌ام.