شمارهٔ ١٣٢
شکر ایزد اگر نماند زرم
بحر طبعم هنوز پر گهرست
نزد جوهر شناس بینا دل
عقد در چون بود چه جای زرست
ماه را در منازل علوی
فکر من پیشوا و راهبرست
ز آتش خاطر اثیر وشم
شعله آفتاب یک شررست
ذهن صافیم لوح محفوظ است
کز رموز فلک بر او صورست
نکته های لطیف من چون می
در مزاج عقول کارگرست
طوطی طبع عقل اول را
سخن خوشگوار من شکرست
چه سخن گویم از هنر با کس
سخن من معرف هنرست
سخن اینست گو بگوی جواب
هر کرا اندرین سخن نظرست
کج نشین راست گو بده انصاف
با جزالت نگر چگونه ترست
با چنین حالها که من دارم
بهتر از جمله حالتی دگرست
که اگر تاج منتی با آن
بر سر من نهند درد سرست
فارغم از جهان و هر چه دروست
چون سر انجام جمله بر گذرست
لیکن این روزگار سفله نواز
نیک بد مهر و سخت کینه ورست
ناوکی کز کمان چرخ جهد
سینه من به پیش آن سپرست
میکشم جور چرخ حادثه زای
وز همه حادثاتم این بترست
کافتاب جهان غیاث الدین
از من دلشکسته بیخبرست
آن هنر پروری که ابن یمین
در ره او کمینه خاک درست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شکر ایزد اگر نماند زرم
بحر طبعم هنوز پر گهرست
هوش مصنوعی: اگرچه مال و ثروت من از بین برود، اما نعمتهای الهی هنوز در وجودم و طبیعتم موجود است و درون من پر از ارزش و گوهر است.
نزد جوهر شناس بینا دل
عقد در چون بود چه جای زرست
هوش مصنوعی: دل اهل بصیرت، وقتی که به جوهر واقعی اشیاء پی ببرد، دیگر به مظاهر ظاهری و زیورهای بیارزش اهمیت نمیدهد. برای او ارزش واقعی در شناخت باطن و عمق چیزهاست، نه در ظواهر و زرق و برق آنها.
ماه را در منازل علوی
فکر من پیشوا و راهبرست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افکار و اندیشههای من به گونهای هستند که راهنمایی و رهبری من را بر عهده دارند، و مانند ماه که در مراحل مختلف روشناییاش دیده میشود، در مسیر روشنایی و هدایت قرار دارم.
ز آتش خاطر اثیر وشم
شعله آفتاب یک شررست
هوش مصنوعی: از آتش دل و ذوقی که در وجودش دارد، همانند شعلهای است که در نور آفتاب پیدا میشود.
ذهن صافیم لوح محفوظ است
کز رموز فلک بر او صورست
هوش مصنوعی: ذهن من مانند یک صفحه سفید و پاک است که مطالب و اسرار آسمان بر آن نوشته شده است.
نکته های لطیف من چون می
در مزاج عقول کارگرست
هوش مصنوعی: نکتههای ظریف من مانند شراب در ذهنها تأثیرگذار است.
طوطی طبع عقل اول را
سخن خوشگوار من شکرست
هوش مصنوعی: طوطی که نماد عقل و خرد است، صحبتهای شیرین و دلنشین من را چون شکر میداند و آن را میپسندد.
چه سخن گویم از هنر با کس
سخن من معرف هنرست
هوش مصنوعی: من چه باید بگویم درباره هنر، زیرا خود سخن من نشاندهنده هنر است.
سخن اینست گو بگوی جواب
هر کرا اندرین سخن نظرست
هوش مصنوعی: این بیان به این معناست که هر کسی که در این موضوع نظری دارد، باید بیاموزد و پاسخ دهد. در واقع، اهمیت دادن به نظرات دیگران و بیان کردن آنچه در دل داریم، از جمله نکاتی است که در این سخن به آن اشاره شده است.
کج نشین راست گو بده انصاف
با جزالت نگر چگونه ترست
هوش مصنوعی: به کسی که در موقعیتی نامناسب قرار دارد، وعده بده که با پنجری انصاف و صداقت به او نگاه کنی و ببینی که آیا از صداقت تو میترسد یا نه.
با چنین حالها که من دارم
بهتر از جمله حالتی دگرست
هوش مصنوعی: با این احوالاتی که من دارم، هیچ حالتی بهتر از این وجود ندارد.
که اگر تاج منتی با آن
بر سر من نهند درد سرست
هوش مصنوعی: اگر بر سرم تاجی بگذارند، این برایم نه تنها افتخار نیست بلکه خود باعث سختی و دردسر خواهد شد.
فارغم از جهان و هر چه دروست
چون سر انجام جمله بر گذرست
هوش مصنوعی: از دنیا و همه چیزهایی که در آن وجود دارد، رها شدهام؛ زیرا در نهایت همه چیز گذراست و به پایان میرسد.
لیکن این روزگار سفله نواز
نیک بد مهر و سخت کینه ورست
هوش مصنوعی: این روزگار، که به نظر میرسد با آدمهای حقیر و بیارزش خوب رفتار میکند، در واقع دارای مهر و محبت کمی است و به شدت کینه و دشمنی در دل دارد.
ناوکی کز کمان چرخ جهد
سینه من به پیش آن سپرست
هوش مصنوعی: کمان چرخ، تیرش را به سمت سینه من نشانه رفته و من در برابر آن سپر میزنم.
میکشم جور چرخ حادثه زای
وز همه حادثاتم این بترست
هوش مصنوعی: من بار سنگین حوادث زمان را به دوش میکشم و از تمام اتفاقاتی که برایم پیش آمده، تنها از یکی آنها میترسم.
کافتاب جهان غیاث الدین
از من دلشکسته بیخبرست
هوش مصنوعی: خورشید جهان، غیاث الدین، از درد و دل شکستگی من بیخبر است.
آن هنر پروری که ابن یمین
در ره او کمینه خاک درست
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به هنری اشاره میکند که ابن یمین آن را در مسیر خود پرورش داده است. او همچنین به این نکته اشاره میکند که در این راه، حتی کوچکترین ذرهای از خاک هم دارای ارزش و اهمیت است. به عبارتی، همۀ جنبهها و جزئیات در آن هنر و مسیر قابل توجه و با ارزش هستند.

ابن یمین