گنجور

شمارهٔ ١١۶

در بهشت است هر که در وطنش
نعمتی هست و جیق و واقی نیست
کنج عزلت گزید و در عالم
در پی طارم و رواقی نیست
هر دم از ناگوار ناجنسیش
همنشینی و هم وثاقی نیست
هر که جفت چنین مراد بود
همچو او در زمانه طاقی نیست
خوش کسی کین سعادتش باشد
هست شاهی و طمطراقی نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بهشت است هر که در وطنش
نعمتی هست و جیق و واقی نیست
هوش مصنوعی: هر کس که در سرزمین خود نعمت و خوشبختی دارد، در واقع در بهشت زندگی می‌کند و هیچ نگرانی یا صدای نارضایتی در زندگی‌اش نیست.
کنج عزلت گزید و در عالم
در پی طارم و رواقی نیست
هوش مصنوعی: او در گوشه‌ای تنها نشسته و در این دنیا به دنبال زرق و برق و جاه و مقام نیست.
هر دم از ناگوار ناجنسیش
همنشینی و هم وثاقی نیست
هوش مصنوعی: هر لحظه از ناخوشی و ناپاکی او، دوستی و هم‌نشینی امکان‌پذیر نیست.
هر که جفت چنین مراد بود
همچو او در زمانه طاقی نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که مثل او خواسته‌ای بزرگ و خاص داشته باشد، در این دنیا همتایی ندارد.
خوش کسی کین سعادتش باشد
هست شاهی و طمطراقی نیست
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که چنین خوشبختی نصیبش شده، که در عین حال که شاه و صاحب مقام است، به خودفروشی و بزرگ‌نمایی نپرداخته است.