شمارهٔ ۷
بر وصالش یک نفس گر دسترس باشد مرا
حاصل عمر عزیز آن یکنفس باشد مرا
خواهم افکندن ز دست دل سراندر پای دوست
گر زمن بپذیردش این فخر بس باشد مرا
عاشقم بر روی جانان هر که خواهی گو بدان
عشق او بر من حرام ار بیم کس باشد مرا
بنده خاص ملک ز آنم که تا در روز و شب
نی ز شحنه بیم و نی ترس از عسس باشد مرا
جان فدای شکر شیرین شور انگیز او
کز فراقش دست بر سر چون مگس باشد مرا
با رخ او ننگرم در هر که کج طبعی بود
با گل ار خاطر بسوی خار و خس باشد مرا
تا نبیند بلبل طبعم گل رخسار او
گر جهان باغ ارم گردد قفس باشد مرا
در سر من نیست الا وصل آن دلبر هوس
تا سرم بر جای باشد این هوس باشد مرا
در میان ما حجاب ابن یمین افتاد و بس
گر شود یکسر به جانان دسترس باشد مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر وصالش یک نفس گر دسترس باشد مرا
حاصل عمر عزیز آن یکنفس باشد مرا
هوش مصنوعی: اگر فقط یک لحظه بتوانم به وصالش دست پیدا کنم، همین یک لحظه برای من گرانبهاترین و ارزشمندترین دستاورد زندگیام خواهد بود.
خواهم افکندن ز دست دل سراندر پای دوست
گر زمن بپذیردش این فخر بس باشد مرا
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که به خاطر دوست، دل خود را در پای او بیندازم. اگر او این محبت و فداکاری را از من بپذیرد، برای من بزرگترین افتخار خواهد بود.
عاشقم بر روی جانان هر که خواهی گو بدان
عشق او بر من حرام ار بیم کس باشد مرا
هوش مصنوعی: من عاشق چهره محبوبم هستم و هر چه دیگران بگویند، برایم مهم نیست. حتی اگر عشق او به من ممنوع باشد، از ترس هیچکس دلسرد نمیشوم.
بنده خاص ملک ز آنم که تا در روز و شب
نی ز شحنه بیم و نی ترس از عسس باشد مرا
هوش مصنوعی: من بنده خاص پادشاه هستم و از این رو در روز و شب هیچ ترسی از نگهبانان و مأموران ندارم.
جان فدای شکر شیرین شور انگیز او
کز فراقش دست بر سر چون مگس باشد مرا
هوش مصنوعی: جانم را فدای زیبایی و شیرینی او میکنم، که وقتی از او دور میشوم، مثل مگسی که بر سر چیزی نشسته، دلم پرسه میزند و فقط به او فکر میکند.
با رخ او ننگرم در هر که کج طبعی بود
با گل ار خاطر بسوی خار و خس باشد مرا
هوش مصنوعی: من با زیبایی او دیگر به افرادی که طبع بدی دارند نگاه نمیکنم، زیرا اگر ذهنم به سمت خار و علفهای بیارزش برود، برایم مضر است.
تا نبیند بلبل طبعم گل رخسار او
گر جهان باغ ارم گردد قفس باشد مرا
هوش مصنوعی: اگر بلبل طبیعت من نتواند چهره زیبای او را ببیند، حتی اگر دنیا به باغ ارم تبدیل شود، برای من همانند قفس خواهد بود.
در سر من نیست الا وصل آن دلبر هوس
تا سرم بر جای باشد این هوس باشد مرا
هوش مصنوعی: در ذهن من تنها یک آرزو وجود دارد و آن وصال محبوبم است. تا زمانی که سرم بر جا باشد، همین آرزو برایم اهمیت دارد.
در میان ما حجاب ابن یمین افتاد و بس
گر شود یکسر به جانان دسترس باشد مرا
هوش مصنوعی: میان ما پردهای افتاد و هیچ چیز دیگری نیست. اگر این پرده برطرف شود، میتوانم به معشوق دسترسی پیدا کنم.