گنجور

شمارهٔ ۲۳

ای ترک بده باده گلفام که عیدست
وز دست مده جام غم انجام که عیدست
از رنج مه روزه چو جستی بسلامت
بزم طرب آرای بهنگام که عیدست
اعلام طرب عاقل اگر می نفرازد
او را ز سر علم کن اعلام که عیدست
می رونق ایام نشاط و طرب آمد
دریاب کنون رونق ایام که عید است
از تلخی می شاید اگر ترک شکر لب
شین ین کندم بار دگر کام که عیدست
ابروی تو چون ماه نوام دوش گه شام
فرمود که می نوش هم از بام که عیدست
ای ابن یمین چند نشینی بدر زهد
برخیز سوی میکده بخرام که عیدست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ترک بده باده گلفام که عیدست
وز دست مده جام غم انجام که عیدست
هوش مصنوعی: ای دختر زیبا، باده‌ای بده که رنگش مانند گل است، زیرا امروز عید است. و جامی که پر از غم و اندوه است را به دست نداشته باش، چون امروز روز شادی است.
از رنج مه روزه چو جستی بسلامت
بزم طرب آرای بهنگام که عیدست
هوش مصنوعی: وقتی از سختی روزه‌داری رهایی یافتی، جشن و شادمانی را در زمانی که عید است، برپا کن و لذت ببر.
اعلام طرب عاقل اگر می نفرازد
او را ز سر علم کن اعلام که عیدست
هوش مصنوعی: اگر عاقل از خوشحالی سرمست شود، او را با علم و آگاهی بشناسان که این زمان عید و شادی است.
می رونق ایام نشاط و طرب آمد
دریاب کنون رونق ایام که عید است
هوش مصنوعی: زندگی پر از شادی و نشاط است، اکنون وقت آن رسیده که از این رونق و خوشحالی بهره‌مند شویم چرا که عید است.
از تلخی می شاید اگر ترک شکر لب
شین ین کندم بار دگر کام که عیدست
هوش مصنوعی: اگر تلخی زندگی را تحمل کنم و از شیرینی‌ها بگذرم، باز هم برایم شیرین است زیرا امروز عید است.
ابروی تو چون ماه نوام دوش گه شام
فرمود که می نوش هم از بام که عیدست
هوش مصنوعی: ابروی تو مانند ماه نو در شب گذشته گفته بود که امشب از بام نوشیدنی بنوش، زیرا عید است.
ای ابن یمین چند نشینی بدر زهد
برخیز سوی میکده بخرام که عیدست
هوش مصنوعی: ای پسر یمین، چرا اینقدر در زهد و عبادت نشسته‌ای؟ بر خیز و به سوی میکده برو و خوش بگذران که امروز روز جشن و سرور است.