گنجور

شمارهٔ ۲۱

گر از روی تو افتد عکس بر آب
شود جانرا مصور چهره در آب
ترا تا دیدم از جمع لطیفان
نیاید هیچ در چشمم مگر آب
ز مهر عارضت چشمم پر آبست
بلی خورشید آرد در نظر آب
شد آب از شرم رویت شمع از آنسان
که تا پایش گرفت از فرق سر آب
مگر وصف لبت در مصر گفتند
که در نی شد ز شرم آن شکر آب
مشو از چشم من دور ار چه باشد
مرا در چشم دائم بر گذر آب
بعهد ترکتاز چشمت ار چه
نماند ابن یمین را در جگر آب
ولی دارد ز فیض هندوی چشم
هنوز از جمله اشیا بیشتر آب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر از روی تو افتد عکس بر آب
شود جانرا مصور چهره در آب
هوش مصنوعی: اگر از چهره‌ات تصویری در آب بیفتد، جانم در آن تصویر توصیف خواهد شد.
ترا تا دیدم از جمع لطیفان
نیاید هیچ در چشمم مگر آب
هوش مصنوعی: وقتی تو را دیدم، از میان تمام زیبایی‌ها و لطافت‌ها، چیزی جز اشک در چشمانم نمی‌آید.
ز مهر عارضت چشمم پر آبست
بلی خورشید آرد در نظر آب
هوش مصنوعی: چشم من از عشق چهره‌ات پر از اشک است، و واقعاً که نور خورشید در نظر من مانند آب است.
شد آب از شرم رویت شمع از آنسان
که تا پایش گرفت از فرق سر آب
هوش مصنوعی: آب به خاطر شرم روی تو جاری شد، همان‌طور که شمع زمانی که در برابرش قرار گرفت دست از روشنایی کشید.
مگر وصف لبت در مصر گفتند
که در نی شد ز شرم آن شکر آب
هوش مصنوعی: آیا از زیبایی و شیرینی لبت در مصر زبانزد شده که گل‌های نی از شرم به سمت آب می‌روند؟
مشو از چشم من دور ار چه باشد
مرا در چشم دائم بر گذر آب
هوش مصنوعی: از چشمان من دور نشو، هرچند در زندگی همیشه در حال عبوری مانند آب هستی.
بعهد ترکتاز چشمت ار چه
نماند ابن یمین را در جگر آب
هوش مصنوعی: اگر چه چشمان تو دیگر به من نظر نمی‌کنند، اما با این حال، آب دل ابن یمین (منظور شاعر خود) در دلش جاری است.
ولی دارد ز فیض هندوی چشم
هنوز از جمله اشیا بیشتر آب
هوش مصنوعی: ولی هنوز از بین همه چیزها، چشم هندوی او خاصیت بیشتری دارد و فیض بیشتری به همراه دارد.