گنجور

شمارهٔ ۲

ای تو از حسن در جهان سمرا
دور باد از تو چشم بد پسرا
بر بنا گوش و زلف مشکینت
رقمی دان ز شام تا سحرا
عمر مائی ولی نمیپائی
چون کنم عمر هست بر گذرا
ز آن لب لعل و خط مینا فام
شد بر آن گونه عقل بیخبرا
گر زخار غمت همی نالم
مزن ایگلعذار طعنه مرا
که تو هم گر شوی چو من عاشق
ما رأت منک صحتا اثرا
گر بشاهی برآید ابن یمین
میکند خاک پات تاج سرا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای تو از حسن در جهان سمرا
دور باد از تو چشم بد پسرا
هوش مصنوعی: ای تو که زیبایی‌ات در دنیا بی‌نظیر است، دور باد از تو چشم‌های حسود و بدخواه.
بر بنا گوش و زلف مشکینت
رقمی دان ز شام تا سحرا
هوش مصنوعی: از زیبایی و جذابیت چهره و موی مشکی تو می‌توان به عنوان نشانه‌ای شروع از شب تا صبح یاد کرد.
عمر مائی ولی نمیپائی
چون کنم عمر هست بر گذرا
هوش مصنوعی: عمر ما به سرعت می‌گذرد، اما ما نمی‌توانیم آن را درک کنیم. چگونه می‌توانم در مورد عمر صحبت کنم در حالی که گذراست؟
ز آن لب لعل و خط مینا فام
شد بر آن گونه عقل بیخبرا
هوش مصنوعی: از آن لب سرخ و خط زیبای مایل به آبی، عقل بی‌خبر بر آن گونه به حیرت افتاده است.
گر زخار غمت همی نالم
مزن ایگلعذار طعنه مرا
هوش مصنوعی: اگر از غم تو می‌نالیدم، ای معشوق، بر من طعنه نزن.
که تو هم گر شوی چو من عاشق
ما رأت منک صحتا اثرا
هوش مصنوعی: اگر تو هم مانند من عاشق شوی، هیچ نشانی از سلامت در تو نخواهی دید.
گر بشاهی برآید ابن یمین
میکند خاک پات تاج سرا
هوش مصنوعی: اگر شاهی بر خیزد، ابن یمین خاک پای تو را به تاج سرش تبدیل می‌کند.