شمارهٔ ۴۶ - وله
با شاه بین چه مرحمتست این که حق نمود
دنیاش داده بود کنون دین بر آن فزود
دادش کلیم وار ز بیدای شک خلاص
نور یقین ز وادی ایمن بمن نمود
حالش بدان رسید که ناگه بگوش هوش
توبوا الی الله از لب کر و بیان شنود
مصحف گشاد و دولت و اقبال بهر فال
در خط اول آیت الصلح خیر بود
دانست شاه عهد که در کشتزار عمر
تخمی که کشت حاصل آن بایدش درود
زد آتش محبت خاصان ملک فقر
در باطنش زبانه و فی الحال همچو دود
بشتافت سوی آنکه بمیدان معرفت
از جمله اولیا قصب السبق در ربود
یعنی جناب حضرت شیخی که همتش
بر فرق فرقد از ره رفعت قدم بسود
شیخ از کرم بصیقل نور یقین خویش
زنگ شکوک ز آینه رأی شه زدود
با آنکه کس نیافت زیان زین مصالحت
آمد ز جانبین بسی رنج دل به سود
آنکس که سعی کرد درین صلح با صفا
جاوید خواهدش همه خلق جهان ستود
منبعد عقده ئی که فتد در امور ملک
روشن شدست ابن یمین را که زود زود
گردد بیمن همت این قطب اولیا
یکسر گشاده چون ره صدق و صفا گشود
بیدار باد دولت اسلام تا ابد
باشد یکی که شرک بیکبارگی غنود
شمارهٔ ۴۵ - قصیده: بار دگر زمانه مراد دلم بدادشمارهٔ ۴٧ - وله ایضاً: ترک من بر سطح مه خطی مدور میکشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با شاه بین چه مرحمتست این که حق نمود
دنیاش داده بود کنون دین بر آن فزود
هوش مصنوعی: اینکه خداوند به شاه رحمت کرده و دنیا را به او داده، حالا دینش نیز افزونتر شده است.
دادش کلیم وار ز بیدای شک خلاص
نور یقین ز وادی ایمن بمن نمود
هوش مصنوعی: دادش بهگونهای مانند کلیم (موسی) از تاریکی شک آزاد شد و نور یقین از سرزمینی امن و مطمئن به من نمایش داده شد.
حالش بدان رسید که ناگه بگوش هوش
توبوا الی الله از لب کر و بیان شنود
هوش مصنوعی: او به حالتی رسید که ناگهان صدای دعوت به سوی خدا را از زبان شخصی ناشنوا شنید.
مصحف گشاد و دولت و اقبال بهر فال
در خط اول آیت الصلح خیر بود
هوش مصنوعی: کتاب مقدس گشوده شد و دوران خوش و موفقیت به نشانه فال در خط اول آیه صلح، به فال نیک آمده است.
دانست شاه عهد که در کشتزار عمر
تخمی که کشت حاصل آن بایدش درود
هوش مصنوعی: پادشاه زمانه آگاه است که در زمین زندگی، بذرهایی که میکارد، ثمرهای میآورد که در آن، سلامتی و خوشبختی نهفته است.
زد آتش محبت خاصان ملک فقر
در باطنش زبانه و فی الحال همچو دود
هوش مصنوعی: آتش عشق خاصان باعث شده که دل فقر در وجودش شعلهور شود و در حال حاضر همچون دودی پراکنده است.
بشتافت سوی آنکه بمیدان معرفت
از جمله اولیا قصب السبق در ربود
هوش مصنوعی: به سوی کسی شتافت که در عرصهی شناخت، از دیگران جلوتر است و در میان اولیا، مقام بلندی دارد.
یعنی جناب حضرت شیخی که همتش
بر فرق فرقد از ره رفعت قدم بسود
هوش مصنوعی: یعنی آقای شیخ که ارادهاش بر قلههای بلند و ستودنی است، به واسطه عزم و تلاش خود، به جایی دست یافته که قابل تحسین است.
شیخ از کرم بصیقل نور یقین خویش
زنگ شکوک ز آینه رأی شه زدود
هوش مصنوعی: شیخ به خاطر مهربانیاش، نور یقین خود را جلا داد و زنگار تردید را از آینه اندیشهاش پاک کرد.
با آنکه کس نیافت زیان زین مصالحت
آمد ز جانبین بسی رنج دل به سود
هوش مصنوعی: با اینکه کسی از این سازش آسیب ندید، اما از آن سو، بسیاری از دلخوشیها و آرامشها به رنجهای دل تبدیل شد.
آنکس که سعی کرد درین صلح با صفا
جاوید خواهدش همه خلق جهان ستود
هوش مصنوعی: کسی که در تلاش است تا در این صلح و آرامش زندگی کند، تا ابد ماندگار خواهد بود و همه مردم جهان او را خواهد ستود.
منبعد عقده ئی که فتد در امور ملک
روشن شدست ابن یمین را که زود زود
هوش مصنوعی: از این به بعد، مسئلهای که در زمینه ملک و املاک روشن شده است، به زودی برای ابنیامین آشکار خواهد شد.
گردد بیمن همت این قطب اولیا
یکسر گشاده چون ره صدق و صفا گشود
هوش مصنوعی: با نیروی اراده و تلاش این بزرگ و ویژه، همه مشکلات برطرف میشود و راه راست و پاک به آسانی باز میشود.
بیدار باد دولت اسلام تا ابد
باشد یکی که شرک بیکبارگی غنود
هوش مصنوعی: دولت اسلام همیشه بیدار و پایدار باشد، به طوری که شرک به طور یکباره سرکوب شود.