شمارهٔ ۴ - وله ایضاً در مدح حضرت مولی علی (ع) والصلوه
مقتدای اهل عالم چون گذشت از مصطفا
ابن عم مصطفی را دان علی مرتضا
آن علی اسم و مسمی کز علو مرتبت
اوج گردون با جنابش ارض باشد با سما
آنکه از مغرب بمشرق کرد رجعت آفتاب
تا نماز با نیاز او نیفتد در قضا
آنکه نسبت خرقه را یکسر بدرگاهش برند
سالکان راه حق از اولیاء و اتقیا
وانکه می زیبد که روح الله ز بهر افتخار
نوبت صیتش زند فوق السموات العلا
اوست مولانا بفرمانی که از حق ناطق است
چون توان منکر شدن در شأن او من کنت را
بر جهان جاهش سرادق میکشد خورشید وار
و از تواضع او بزیر سایبانی از عبا
خسرو سیاره بر شیر فلک بودی سوار
چون به دلدل بر نشستی مرتضی روز وغا
جز بقوتهای روحانی کجا ممکن شدی
در ز خیبر کندن و بر هم دریدن اژدها
زان کرامتها که ایزد کرد و خواهد کرد نیز
با علی اکنون بشارت میرساند هل اتا
بهر اثبات امامت گر بود قاضی عدل
علم وجود و عفت و مردیش بس باشد گوا
گر نکردی در نبوت را نبی الله مهر
مرسلی بودی علی افضل ز کل انبیا
آنکه در حین صلوه از مال خوددادی زکوه
جز علی را کس نمیدانم بنص انما
آنچه او را از فضایل هست از اقرانش مجوی
جهل باشد جستن انسانیت از مردم کیا
کی رسیدیش ار نبودی افضلیت وصف او
از سلونی دم زدن در بارگاه مصطفا
رهنمائی جوی از وی کو شناسد راه را
چون نبرد اینره کسی هرگز بسر بی رهنما
ترک افضل بهر مفضول از فضول نفس دان
در طریق حق مکن جز نور عصمت پیشوا
و آن ندانم هیچکس را از نبی چون بگذری
جز علی مرتضا را پادشاه اولیا
تا بدو دارم تولا باتبر ایم ز غیر
چون نیابد بی تبرا از تولا دل صفا
در ولای او نمایم پایداری همچو قطب
ور بگرداند فلک بر سر بخونم آسیا
منقبت از جان و دل کابن یمین میگویدش
هست اظهار عبودیت نه انشاء ثنا
من که باشم کش ثنا گویم ولی مقصودم آنک
از شمار بندگان داند مرا روز جزا
کردگارا مجرمم اما تو آگاهی که من
بنده اویم چه باشد گر بدو بخشی مرا
شمارهٔ ٣ - وله در مدح علاءالدین محمد: اگر تو جلوه دهی قامت چو طوبی راشمارهٔ ۵ - وله ایضاً در مدح علاءالدین محمد: مدتی گردون ز غیرت داشت سرگردان مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مقتدای اهل عالم چون گذشت از مصطفا
ابن عم مصطفی را دان علی مرتضا
هوش مصنوعی: وقتی رهبر و سرمشق جهانیان از میان ما گذشت، کسی که در مرتبه علم و فضیلت از همه برتر بود، علی ابن ابیطالب، پسر عموی پیامبر (ص)، را شناختیم.
آن علی اسم و مسمی کز علو مرتبت
اوج گردون با جنابش ارض باشد با سما
هوش مصنوعی: علی، که نام و شخصیتش با هم هماهنگ هستند، به قدری بلند مرتبه است که ارتباطش با زمین و آسمان را تجسم میکند.
آنکه از مغرب بمشرق کرد رجعت آفتاب
تا نماز با نیاز او نیفتد در قضا
هوش مصنوعی: کسی که خورشید را از غرب به شرق باز میگرداند تا نماز او بدون نیاز و در وقت خود باشد و از قضا خارج نشود.
آنکه نسبت خرقه را یکسر بدرگاهش برند
سالکان راه حق از اولیاء و اتقیا
هوش مصنوعی: کسی که لباس معنویت و بندگی را به تمامی درگاه او میآورند، سالکانی هستند که در مسیر حقیقت حرکت میکنند و از میان اولیا و پرهیزکاران انتخاب شدهاند.
وانکه می زیبد که روح الله ز بهر افتخار
نوبت صیتش زند فوق السموات العلا
هوش مصنوعی: و آن کس که میدرخشد و اسمش در آسمانها برای افتخار برده میشود، همانند روحالله است.
اوست مولانا بفرمانی که از حق ناطق است
چون توان منکر شدن در شأن او من کنت را
هوش مصنوعی: او مولای حقیقت است و به فرمانی که از سوی حق صادر میشود، سخن میگوید. چگونه میتوان به سرپیچی از مقام او که در شأن اوست، اقدام کرد؟
بر جهان جاهش سرادق میکشد خورشید وار
و از تواضع او بزیر سایبانی از عبا
هوش مصنوعی: خورشید مانند یک سایبان بزرگ بر فراز آسمان میدرخشد و از فروتنیاش، سایهای لطیف بر روی زمین میافکند.
خسرو سیاره بر شیر فلک بودی سوار
چون به دلدل بر نشستی مرتضی روز وغا
هوش مصنوعی: خسرو به مانند خورشید در آسمان میدرخشید و بر شیر آسمان سوار بود. زمانی که بر دلسوزی و مهربانی نشسته بود، مرتضی روز را با نشاط و شجاعت آغاز کرد.
جز بقوتهای روحانی کجا ممکن شدی
در ز خیبر کندن و بر هم دریدن اژدها
هوش مصنوعی: غیر از قدرتهای روحانی، آیا امکان داشت از خیبر خارج شوی و اژدها را پارهپاره کنی؟
زان کرامتها که ایزد کرد و خواهد کرد نیز
با علی اکنون بشارت میرساند هل اتا
هوش مصنوعی: علی به خاطر نعمتها و بزرگیهایی که خداوند در گذشته انجام داده و در آینده هم انجام خواهد داد، اکنون بشارتی دریافت میکند.
بهر اثبات امامت گر بود قاضی عدل
علم وجود و عفت و مردیش بس باشد گوا
هوش مصنوعی: برای اثبات امامت، اگر قاضی عادل، دارای دانش، عفت و مردانگی باشد، همین ویژگیها کافی است تا به عنوان شاهد پذیرفته شود.
گر نکردی در نبوت را نبی الله مهر
مرسلی بودی علی افضل ز کل انبیا
هوش مصنوعی: اگر در نبوت به پیامبری که خداوند فرستاده دعوت نمیکردی، علی (ع) از همه انبیا برتر میشد.
آنکه در حین صلوه از مال خوددادی زکوه
جز علی را کس نمیدانم بنص انما
هوش مصنوعی: شخصی که در حال نماز، از سرمایه و دارایی خود زکات را پرداخت کرد، جز علی (علی بن ابیطالب) را کسی نمیشناسم که این کار را انجام داده باشد.
آنچه او را از فضایل هست از اقرانش مجوی
جهل باشد جستن انسانیت از مردم کیا
هوش مصنوعی: انسان باید فضائل خود را در میان دیگران جستجو نکند، بلکه باید بکوشد تا از جهل و نادانی فاصله بگیرد و واقعاً انسانیت را از افرادی که در اطرافش هستند بیاموزد.
کی رسیدیش ار نبودی افضلیت وصف او
از سلونی دم زدن در بارگاه مصطفا
هوش مصنوعی: اگر تو به مرتبهای از فضیلت نرسیدهای، پس چرا در بارگاه نبی خدا به وصف او سخن میگویی؟
رهنمائی جوی از وی کو شناسد راه را
چون نبرد اینره کسی هرگز بسر بی رهنما
هوش مصنوعی: کسی که راه را بشناسد مانند یک راهنماست و میتواند به ما کمک کند. اگر کسی بدون راهنما و هدایت شروع به حرکت کند، هرگز نمیتواند به مقصد برسد.
ترک افضل بهر مفضول از فضول نفس دان
در طریق حق مکن جز نور عصمت پیشوا
هوش مصنوعی: ترک کردن چیزهای کم ارزش و نامطلوب به خاطر چیزهای بهتر، از زشتیهای نفس آگاه باش. در مسیر حقیقت، تنها نور پاکی و معصومیت رهبری برایت راهنما باشد.
و آن ندانم هیچکس را از نبی چون بگذری
جز علی مرتضا را پادشاه اولیا
هوش مصنوعی: هیچکس را در میان پیامبران نمیشناسم که از او بگذری، مگر علی مرتضی، پادشاه اولیای الهی.
تا بدو دارم تولا باتبر ایم ز غیر
چون نیابد بی تبرا از تولا دل صفا
هوش مصنوعی: هرگاه به او محبت دارم، به وسیلهی جدایی از دیگران برنمیآیم؛ زیرا دل بدون محبت و صفای باطن نمیتواند آرامش یابد.
در ولای او نمایم پایداری همچو قطب
ور بگرداند فلک بر سر بخونم آسیا
هوش مصنوعی: در سرزمین او، مانند قطب شمال ثابت و استوار میمانم، حتی اگر گردونهی روزگار بر من بچرخد، من همچنان در خون خود خواهم چرخید.
منقبت از جان و دل کابن یمین میگویدش
هست اظهار عبودیت نه انشاء ثنا
هوش مصنوعی: شعر به بیان ویژگیهای والای شخصیتی میپردازد که با تمام وجود به ستایش و تقدیس میپردازد. این ستایش نه تنها بیانگر عشق و محبت اوست، بلکه نشانهای از بندگی و خضوع او در برابر خداوند میباشد؛ به عبارتی، او از دل و جان به ثنایش پرداخته و این عمل را به عنوان نوعی عبودیت و تواضع جلوهگر میکند.
من که باشم کش ثنا گویم ولی مقصودم آنک
از شمار بندگان داند مرا روز جزا
هوش مصنوعی: من کی هستم که بخواهم از خودم تعریف و تمجید کنم، اما هدفم این است که خداوند، در روز قیامت، مرا از بندگانش بشناسد.
کردگارا مجرمم اما تو آگاهی که من
بنده اویم چه باشد گر بدو بخشی مرا
هوش مصنوعی: خداوند، من گناهکارم، اما تو میدانی که من بنده تو هستم. چه اشکالی دارد اگر تو مرا ببخشی؟