شمارهٔ ٣٠ - قصیده در مدح حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء و تعریف بقعه منوره او
گوهر افشان کن ز جان ایدل که میدانی چه جاست
مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
در دریای فتوت گوهر کان کرم
آنک شرح جود آباء کرامش هل اتاست
ظلمت و نور جهان عکسی ز موی و روی اوست
موی او واللیل اذا یغشی و رویش والضحاست
قبه گردون ندارد قدر خاک درگهش
یا رب این فردوس اعلی یا مقام کبریاست
سرمه ئی از خاک پای او کشیدست آفتاب
موجب این دانم که عینش منبع نور و ضیاست
اوست بعضی از وجود آنکه در معراج قدس
گرد نعل مرکبش روح الامین را توتیاست
قلب میگردد روان از بوی خاک درگهش
خاک نتوان گفتنش کز روی عزت کیمیاست
قبه پر نورش از رفعت سپهر دیگریست
و اندرو ذات پر انوارش چو مهر اندر سماست
رفعت گردون گردان دارد آنگه بر سری
مجمع تقوی و عصمت مرکز صدق و صفاست
حاسد ار نشناسدش کز روی رفعت کیست او
پادشاه اتقیا و ازکیا و اصفیاست
قره العین نبی فرزند دلبند وصی
مظهر الطاف ایزد فخر اصحاب عباست
مقتدای شرق و غرب و پیشوای بر و بحر
خود چنین باشد کسی کو نور پاک مصطفاست
هست مخدوم بحق اهل جهان را بهر آنک
وارث آنست کو را بر جهان حق ولاست
وارث شاهی که از تشریف خاص مصطفی
کسوت من کنت مولاه بقد اوست راست
طاعت صد ساله گر باشد بوزن کوه طور
چون کند ایزد تجلی بی هوای او هباست
کوکب دری تاج شهریاران جهان
با وجود نیم ذره خاک پایش بی بهاست
هست سلطان خراسان نی چه گفتم زینهار
بر سر هر هفت اقلیم و دو عالم پادشاست
صیت اقبالش که برهاند چو آب از آتشت
در بسیط خاک پیمودن مگر باد صباست
اصل علمی را که بخشد ایمنی از مهلکات
در حقیقت با علوم منجیاتش انتماست
حاسد از درد حسد هرگز کجا یابد نجات
بی اشاراتش که کلیات قانون شفاست
شاهباز همتش بر لامکان سازد مکان
تا نپنداری که او را شاخ سدره منتهاست
سر فرو نارد بطوبی و بکوثر همتش
کی فرود آرد که آن با همتش آب و گیاست
بس عجب ناید نعیم خلد اگر خوش نایدش
چون ز مهمان خانه قدسش ابا اندر اباست
از نژندی خصم او را جایگه تحت الثری
از بلندی قدر او فوق سماوات العلاست
همت عالی او را خاک و زر یکسان بود
اینکه زر بر خاک پاشیده است بر حالش گواست
قبه گردون گردان حلقه درگاه اوست
زآنسبب چون حلقه دائم قامتش در انحناست
هر که مهرش در میان جان ندارد چون الف
قامتش روز جزا از غم چو جیم و نون دو تاست
ایجنابت قبله حاجات ارباب نیاز
حاجتی کاینجا رود معروض بی شبهت رواست
حاجت ابن یمین را هم روا کن بهر آنک
حاجت خلقان روا کردن ز اخلاق شماست
در ره اخلاص تو جز افتقارم هیح نیست
و آنکه زاد او نه فقرست اندرین ره بینواست
نیستم محتاج دنیا چون فنایش در پی است
کار عقبی دار و حالش را که در دار البقاست
جرم اینعاصی مجرم روز حشر از حق بخواه
کز تو استغفار و غفران فراوان از خداست
وین شکسته بسته بیتی چند ازین مسکین پذیر
کاین نه مدح تست بهر شهرت اخلاص ماست
من کدامین مدح گویم کان ترا لایق بود
چون صفات ذات پاکت برتر از حد ثناست
کردگارا طاق این فیروزه قصر زرنگار
تا بحکم واضع دین قبله اهل دعاست
حضرت عالیش را بر داعیان مفتوح دار
کز جنابش یافت داعی هر مراد دل که خواست
شمارهٔ ٢٩ - قصیده در مدح خواجه یحیی: کار ملک و دین بحمدالله نظام از سرگرفتشمارهٔ ٣١ - قصیده در مدح خاتم الانبیاءعلی مرتضی و بقیه امامان هدی: مظهر نور نخستین ذات پاک مصطفاست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گوهر افشان کن ز جان ایدل که میدانی چه جاست
مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
هوش مصنوعی: عشق و دلهرهی خود را به دیگران هدیه کن، زیرا میدانی که کجا محل نزول نور خداوندی است و آن مکان پاک و مطهر، باغ رضای الهی است.
در دریای فتوت گوهر کان کرم
آنک شرح جود آباء کرامش هل اتاست
هوش مصنوعی: در میان دریای جوانمردی، دُرّی از بخشش وجود دارد که نشاندهنده generosity و سخاوت نیاکان بزرگ اوست.
ظلمت و نور جهان عکسی ز موی و روی اوست
موی او واللیل اذا یغشی و رویش والضحاست
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن زیبایی و جذابیت چهره و موی معشوق میپردازد. در آن اشاره شده که تاریکی و روشنی جهان به نوعی انعکاسی از وجود اوست. موی او مانند شب سیاه و چهرهاش مانند روز روشن است، به طوری که متضاد بودن شب و روز در توصیف زیبایی او به کار رفته است. در واقع، زیبایی او باعث تضاد روشنی و تاریکی در هستی میشود.
قبه گردون ندارد قدر خاک درگهش
یا رب این فردوس اعلی یا مقام کبریاست
هوش مصنوعی: این شعر به این معنی است که آسمان و گردونه ی عالم، ارزش و اعتبار خاک درگاه الهی را ندارد. ای خدا، آیا اینجا بهشت برین یا مقام والایی است؟
سرمه ئی از خاک پای او کشیدست آفتاب
موجب این دانم که عینش منبع نور و ضیاست
هوش مصنوعی: آفتاب از خاک پای او سرمهای بر چهرهاش کشیده، و میدانم که چشمان او منبع نور و روشنی هستند.
اوست بعضی از وجود آنکه در معراج قدس
گرد نعل مرکبش روح الامین را توتیاست
هوش مصنوعی: او یکی از معدود افرادی است که در سفر معراج به مقام بلند و مقدس دست یافته و در این مسیر، فرشته روحالامین به عنوان علامتی از عظمت و مقام او به شمار میرود.
قلب میگردد روان از بوی خاک درگهش
خاک نتوان گفتنش کز روی عزت کیمیاست
هوش مصنوعی: دل به شوق و ناشناختگی بوی خاک حرمش به وجد میآید و نمیتوان در موردش صحبت کرد؛ زیرا ارزش و حرمتش بسیار بالاست و مانند کیمیا است.
قبه پر نورش از رفعت سپهر دیگریست
و اندرو ذات پر انوارش چو مهر اندر سماست
هوش مصنوعی: گنبد پرنور او از بلندی آسمان متفاوت است و درون آن، وجود درخشانش مانند خورشید در آسمان میدرخشد.
رفعت گردون گردان دارد آنگه بر سری
مجمع تقوی و عصمت مرکز صدق و صفاست
هوش مصنوعی: آسمان به اوج خود میرسد و بر فراز جمعی از انسانهای پاک و با تقوی قرار میگیرد که در مرکز صداقت و پاکی هستند.
حاسد ار نشناسدش کز روی رفعت کیست او
پادشاه اتقیا و ازکیا و اصفیاست
هوش مصنوعی: اگر حسود نتواند او را بشناسد و نبیند که به خاطر جایگاه بلندی که دارد، چه کسی است، باید بداند که او پادشاه پرهیزکاران و بهترین افراد است.
قره العین نبی فرزند دلبند وصی
مظهر الطاف ایزد فخر اصحاب عباست
هوش مصنوعی: این بیت به شخصیتی اشاره دارد که فرزند پیامبر و جانشین اوست. او نماد رحمتهای خداوند و مورد احترام و افتخار میان همراهان پیامبر است.
مقتدای شرق و غرب و پیشوای بر و بحر
خود چنین باشد کسی کو نور پاک مصطفاست
هوش مصنوعی: رهبری که بر شرق و غرب تسلط دارد و سرآمد در خشکی و دریا، کسی است که به نور خالص و نازنین پیامبر مصطفی (ص) مزین شده باشد.
هست مخدوم بحق اهل جهان را بهر آنک
وارث آنست کو را بر جهان حق ولاست
هوش مصنوعی: مخدوم حقیقی، همان کسی است که در این جهان برای اهل آن تعیین شده و فقط کسی که حق و ولایت را بر جهان دارد، میتواند وارث آن باشد.
وارث شاهی که از تشریف خاص مصطفی
کسوت من کنت مولاه بقد اوست راست
هوش مصنوعی: حاکمیتی که به مقام عالی پیامبر اکرم وابسته است، از شرافت و بزرگی خاصی برخوردار است.
طاعت صد ساله گر باشد بوزن کوه طور
چون کند ایزد تجلی بی هوای او هباست
هوش مصنوعی: اگر کسی به مدت صد سال عبادت و اطاعت کند، اما در دلش محبت واقعی و خالصی به خداوند نداشته باشد، این عبادت مانند خاکی بیارزش خواهد بود.
کوکب دری تاج شهریاران جهان
با وجود نیم ذره خاک پایش بی بهاست
هوش مصنوعی: ستاره درخشانی که تاج پادشاهان جهان است، با وجود اینکه فقط یک ذره خاک پایش را دارد، بیارزش است.
هست سلطان خراسان نی چه گفتم زینهار
بر سر هر هفت اقلیم و دو عالم پادشاست
هوش مصنوعی: در خراسان یک پادشاه بزرگ و تاثیرگذار وجود دارد که بر تمام سرزمینها و جهان سلطنت میکند. من به شما هشدار میدهم که او فرمانروای اصلی و قدرتمندی است.
صیت اقبالش که برهاند چو آب از آتشت
در بسیط خاک پیمودن مگر باد صباست
هوش مصنوعی: آوازهی موفقیت او به قدری بزرگ است که مانند آب از آتش بیرون میآید. این موفقیت، در دشت خاکی پیموده میشود و تنها به وسیلهی نسیم صبا میتواند صورت بگیرد.
اصل علمی را که بخشد ایمنی از مهلکات
در حقیقت با علوم منجیاتش انتماست
هوش مصنوعی: دانش واقعی که میتواند انسان را از خطرات و مشکلات نجات دهد، در واقع به علوم و دانشهایی ارتباط دارد که کمککننده و نجاتدهنده هستند.
حاسد از درد حسد هرگز کجا یابد نجات
بی اشاراتش که کلیات قانون شفاست
هوش مصنوعی: حسود به خاطر درد و رنجی که از حسد میکشد، هرگز نمیتواند راه نجاتی پیدا کند، مگر اینکه به نشانهها و قوانین کلی توجه کند که همواره به درمان مشکلات کمک میکند.
شاهباز همتش بر لامکان سازد مکان
تا نپنداری که او را شاخ سدره منتهاست
هوش مصنوعی: پرندهای قدرتمند با ارادهای بلند پرواز میکند و به جایی میرسد که هیچ جای دیگری در دسترس نیست. این پرنده آنقدر بزرگ و آزاد است که هیچ محدودیتی برای او وجود ندارد و نمیتوان او را به هیچ مرزی محدود کرد.
سر فرو نارد بطوبی و بکوثر همتش
کی فرود آرد که آن با همتش آب و گیاست
هوش مصنوعی: کسی که به مقام و عظمت دست یافته، هرگز به چیزی پایینتر از خود تن در نمیدهد. همت و اراده او همچون آب و گیاه است و همواره در حال رشد و شکوفایی است.
بس عجب ناید نعیم خلد اگر خوش نایدش
چون ز مهمان خانه قدسش ابا اندر اباست
هوش مصنوعی: عجبی ندارد که نعمتهای بهشت برای کسی خوشایند نباشد، اگر او در خانهای مهمان است که از آن بدش میآید.
از نژندی خصم او را جایگه تحت الثری
از بلندی قدر او فوق سماوات العلاست
هوش مصنوعی: از درد و رنج دشمن، او به زیرزمین خواهد رفت، اما به خاطر ارزش و مقام او، در آسمانها بالاتر از بلندترین مکانها قرار دارد.
همت عالی او را خاک و زر یکسان بود
اینکه زر بر خاک پاشیده است بر حالش گواست
هوش مصنوعی: تلاش و ارادهی بلند او باعث شده که برایش تفاوتی بین خاک و طلا وجود نداشته باشد. اینکه طلا بر خاک ریخته شده، نشاندهندهی حال و وضعیت اوست.
قبه گردون گردان حلقه درگاه اوست
زآنسبب چون حلقه دائم قامتش در انحناست
هوش مصنوعی: سقف آسمان مانند حلقهای است که دروازهای را به وجود میآورد و به همین دلیل، قامت او همیشه در حال تغییر و انحنا است.
هر که مهرش در میان جان ندارد چون الف
قامتش روز جزا از غم چو جیم و نون دو تاست
هوش مصنوعی: هر کس که محبت و عشق در دلش نباشد، در روز قیامت مانند دو حرف "جیم" و "نون" به دو نیم خواهد شد و در غم و ناراحتی قرار خواهد گرفت.
ایجنابت قبله حاجات ارباب نیاز
حاجتی کاینجا رود معروض بی شبهت رواست
هوش مصنوعی: ای محبوب، تو به سمت حاجتخواهان میروی و نیازی که در اینجا مطرح شود، بدون شک برآورده خواهد شد.
حاجت ابن یمین را هم روا کن بهر آنک
حاجت خلقان روا کردن ز اخلاق شماست
هوش مصنوعی: ای کاش حاجت ابن یمین را هم برآورده کنی، زیرا برآوردن نیازهای مردم از ویژگیهای خوب شماست.
در ره اخلاص تو جز افتقارم هیح نیست
و آنکه زاد او نه فقرست اندرین ره بینواست
هوش مصنوعی: در مسیر صداقت و خلوص، تنها درخواستی که دارم، نیاز به تو است و کسی که در این راه چیزی جز فقر و ناداری ندارد، درواقع مسکین و بیچاره است.
نیستم محتاج دنیا چون فنایش در پی است
کار عقبی دار و حالش را که در دار البقاست
هوش مصنوعی: من به دنیا نیازی ندارم، زیرا آنچه در آن است زودگذر و فناپذیر است. بهتر است به فکر آخرت باشم و از حالتی که در جایگاه ابدی دارم غافل نشوم.
جرم اینعاصی مجرم روز حشر از حق بخواه
کز تو استغفار و غفران فراوان از خداست
هوش مصنوعی: در روز قیامت، از خداوند بخواه که به خاطر گناهانت تو را ببخشد، زیرا خداوند بسیار بخشنده است و تو نیز از او طلب آمرزش کن.
وین شکسته بسته بیتی چند ازین مسکین پذیر
کاین نه مدح تست بهر شهرت اخلاص ماست
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که نویسنده با تواضع و بدون هدف جلب توجه، چند خط شعر را به خود اختصاص میدهد. او از شکلی از ادبیات استفاده میکند که نشاندهندهی وضعیت و احساسات خودش است و در واقع هدفش فقط انتقال صفای درونی و خلوص نیتش است، نه نفع شخصی یا شهرت.
من کدامین مدح گویم کان ترا لایق بود
چون صفات ذات پاکت برتر از حد ثناست
هوش مصنوعی: من نمیدانم چه ستایشی درباره تو بگویم که شایستهات باشد، چون ویژگیهای وجودی تو فراتر از هر تقدیر و ستایش است.
کردگارا طاق این فیروزه قصر زرنگار
تا بحکم واضع دین قبله اهل دعاست
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که خداوند، ساختاری زیبا و باشکوه برای قصر خود به وجود آورده است و این مکان به دلیل اهمیتش در دین، به عنوان قبله دعا و نیایش مردم شناخته میشود.
حضرت عالیش را بر داعیان مفتوح دار
کز جنابش یافت داعی هر مراد دل که خواست
هوش مصنوعی: حضرت بزرگوارش را بر کسانی که به دعوت او پرداختهاند، گشایش و فرح بخشد؛ زیرا هر دعوتکنندهای از سمت او به هر خواسته و آرزویی که داشت، دست یافته است.