گنجور

شمارهٔ ١۶ - وله ایضاً در تعریف بنا و مدح حکیم الدین بانی آن

اینمنزل خجسته که بس روحپرورست
از فرخی و خوش نفسی خلد دیگرست
سوزد چو آتشی غم دلها هوای او
گوئی که خاکش از ارم آبش ز کوثرست
بس دلفریب خلق فتادست وضع او
سنگش مگر ز گوهر و خشت وی از زرست
در نزهت و لطافت و رفعت نظیر او
جائی نباشد ار بود این سبز منظرست
جام جهان نمای که خوانندش آفتاب
پیش صفای سایه جامش مکدرست
تا عکس جامهاش فتادست بر زمین
صحنش چو سقف منظر مینا پر از اخترست
گر چه نکرد بانی او هیچ صورتی
دروی که آن مخالف شرع پیمبرست
فخر رسل محمد مرسل که انبیا
جمله سرند و بر سر ایشان چو افسرست
آن سیدی که خادم او بود جبرئیل
اینجاه با جلالت او بس محقرست
شهرت مجوی ابن یمین جز بنعت او
زیرا ظهور ذره بخورشید انورست
رفتیم با تخلص این شعر آبدار
کانرا اگر چنان بگذاریم ابترست
نی نی چو از صفای گچ او چو آینه
صورت نمای تست تو گوئی مصورست
والا حکیم ملت و دین کاهل فضل را
ذات شریف او اثر لطف داورست
پیدا چو آفتاب بر رأی انورش
هر نکته کان نهفته این هفت دفترست
ای افصح زمانه که طوطی روح را
الفاظ جانفزای تو چون شیر و شکرست
خصم تو خاکسار چو باد است و زین سبب
چشم و دلش مدام پر از آب و آذرست
بخت تو پایدار بکردار قطب باد
آری بود چو سایه مهریت بر سرست
یعنی علاء دولت و دین آفتاب ملک
کاندر پناه سایه او هفت کشورست
بستند اختران کمر بندگی او
صدق مرا نگر که یکی زان دو پیکرست
جاوید عمر باد که تا در پناه او
مانی درین مقام بجائی که بهترست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اینمنزل خجسته که بس روحپرورست
از فرخی و خوش نفسی خلد دیگرست
هوش مصنوعی: این مکان خوش‌یمن و پر از روح‌نوازی، به خاطر شادی و خوشی‌اش، بهشتی دیگر است.
سوزد چو آتشی غم دلها هوای او
گوئی که خاکش از ارم آبش ز کوثرست
هوش مصنوعی: غم دل‌ها همچون آتش می‌سوزد و هوای او را انگار خاکش از باغ ارم و آبش از کوثر است.
بس دلفریب خلق فتادست وضع او
سنگش مگر ز گوهر و خشت وی از زرست
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم تحت تأثیر زیبایی و جذابیت او قرار گرفته‌اند، به طوری که تصور می‌کنند او از سنگ ساخته شده است، اما حقیقت این است که وجود او از مروارید و آلت زرینی است.
در نزهت و لطافت و رفعت نظیر او
جائی نباشد ار بود این سبز منظرست
هوش مصنوعی: در زیبایی، لطافت و بلندی، هیچ مکانی با او قابل مقایسه نیست، حتی اگر این منظر سبز هم وجود داشته باشد.
جام جهان نمای که خوانندش آفتاب
پیش صفای سایه جامش مکدرست
هوش مصنوعی: جامی که به آن «جام جهان نما» می‌گویند، شفاف و روشن است، اما وقتی آفتاب به آن می‌تابد، سایه جام باعث می‌شود که از زیبایی‌اش کاسته شود.
تا عکس جامهاش فتادست بر زمین
صحنش چو سقف منظر مینا پر از اخترست
هوش مصنوعی: تا زمانی که تصویر جام‌ها بر زمین افتاده است، مانند سقفی که نمای مینا را پوشانده، صحن او پر از ستاره‌هاست.
گر چه نکرد بانی او هیچ صورتی
دروی که آن مخالف شرع پیمبرست
هوش مصنوعی: اگرچه کسی که این کار را آغاز کرده، هیچ تصویری ترسیم نکرده، اما این کار مخالف با شریعت پیامبر است.
فخر رسل محمد مرسل که انبیا
جمله سرند و بر سر ایشان چو افسرست
هوش مصنوعی: محمد، پیامبری است که برگزیده‌ی سایر پیامبران است و آن‌ها مانند تاجی بر سر او می‌باشند.
آن سیدی که خادم او بود جبرئیل
اینجاه با جلالت او بس محقرست
هوش مصنوعی: سید و سرور ما که جبرئیل، فرشته‌ی بزرگ، در خدمت او بود، حالا در اینجا به خاطر عظمت او بسیار کوچک و کم‌اهمیت به نظر می‌رسد.
شهرت مجوی ابن یمین جز بنعت او
زیرا ظهور ذره بخورشید انورست
هوش مصنوعی: به دنبال شهرت نباش ای ابن یمین، مگر اینکه به خاطر نیکی و فضائلی که داری شناخته شوی، زیرا نور خورشید به قدری تابان است که حتی یک ذره هم نمی‌تواند از درخشش آن کم کند.
رفتیم با تخلص این شعر آبدار
کانرا اگر چنان بگذاریم ابترست
هوش مصنوعی: ما به همراه تخلص (نام شاعری) این شعر زیبا رفتیم، زیرا اگر این شعر را به گونه‌ای دیگر عرضه کنیم، ناقص خواهد بود.
نی نی چو از صفای گچ او چو آینه
صورت نمای تست تو گوئی مصورست
هوش مصنوعی: وقتی که نی درخشش گچ را می‌بیند، مانند آینه‌ای است که تصویر تو را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد تو خودت یک نقاشی هستی.
والا حکیم ملت و دین کاهل فضل را
ذات شریف او اثر لطف داورست
هوش مصنوعی: شخصی که در علم و دین به مقام والایی رسیده، به خاطر مقام رفیع و ذات نیکش، لطف و رحمت خداوند بر او سایه افکنده است و کسیکه در دانش تنبل باشد، به این مقام نمی‌رسد.
پیدا چو آفتاب بر رأی انورش
هر نکته کان نهفته این هفت دفترست
هوش مصنوعی: وقتی که خورشید درخشان در آسمان ظاهر می‌شود، هر نکته‌ای که در این هفت دفتر مخفی‌است، آشکار می‌شود.
ای افصح زمانه که طوطی روح را
الفاظ جانفزای تو چون شیر و شکرست
هوش مصنوعی: ای گویا و زبان‌دار زمانه، سخنان تو مانند شیر و شکر، روح را شاداب و زنده می‌کند.
خصم تو خاکسار چو باد است و زین سبب
چشم و دلش مدام پر از آب و آذرست
هوش مصنوعی: دشمن تو مانند خاکساری است که همیشه در حال پرپر زدن است و به همین دلیل، چشم و دل او دائماً پر از اشک و ناراحتی است.
بخت تو پایدار بکردار قطب باد
آری بود چو سایه مهریت بر سرست
هوش مصنوعی: سرنوشت تو با کارهای خوب همانند باد در حال تغییر، پایدار می‌ماند و مانند سایه‌ای در بالای سرت، عشق و توجه تو را پوشش می‌دهد.
یعنی علاء دولت و دین آفتاب ملک
کاندر پناه سایه او هفت کشورست
هوش مصنوعی: علاء، ستاره‌ای در عرصه دولت و دین است که همچون خورشید بر کشور حکومت می‌کند و زیر سایه‌اش هفت سرزمین را در بر دارد.
بستند اختران کمر بندگی او
صدق مرا نگر که یکی زان دو پیکرست
هوش مصنوعی: ستاره‌ها را به بندگی او درآوردند، به راستی به من نگاه کن که یکی از این دو وجود، اوست.
جاوید عمر باد که تا در پناه او
مانی درین مقام بجائی که بهترست
هوش مصنوعی: عمرت پایدار باد تا زمانی که در امنیت و آرامش باشی، در این جایگاه که وضعیت بهتری دارد.