گنجور

شمارهٔ ٨ - ترجمه

می در میان سفره و گل بر کنار آب
گویند بهر دیده و دل داروئی نکوست
باشد نکو ولی همه خوبی و خرمی
جمعست اندرو که دلت دوستدار اوست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می در میان سفره و گل بر کنار آب
گویند بهر دیده و دل داروئی نکوست
هوش مصنوعی: در میان سفره، شراب وجود دارد و بر روی آب، گلی جا گرفته است. می‌گویند این بی‌نظیری‌ها برای چشم و دل، دارویی ویژه است.
باشد نکو ولی همه خوبی و خرمی
جمعست اندرو که دلت دوستدار اوست
هوش مصنوعی: اگرچه او نیکو است، اما تمام خوبی‌ها و زیبایی‌ها در وجود او جمع شده‌اند، زیرا دل تو طالب اوست.