گنجور

شمارهٔ ٣٠ - ترجمه

هر ناصحی که بود ز من خواست توبه ئی
گویا که عشق خوش پسران هست از گناه
تا در جهان ز عنبر و کافور زلف و رخ
باشد نشان چگونه کنم توبه از نکاه

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر ناصحی که بود ز من خواست توبه ئی
گویا که عشق خوش پسران هست از گناه
هوش مصنوعی: هر کسی که نصیحتی به من کرد، از من خواست که توبه کنم، به من گفت که عشق زیباست و همانند پسری است که از گناه دور است.
تا در جهان ز عنبر و کافور زلف و رخ
باشد نشان چگونه کنم توبه از نکاه
هوش مصنوعی: تا زمانی که زلف و چهره‌اش بوی عطرهای خوشی مانند عنبر و کافور را بدهد، چگونه می‌توانم از نگاه به او دست بکشم و توبه کنم؟